ایه 57 سوره عنکبوت

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 57 سوره عنکبوت. کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۖ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ
هر نفسی (طعم ناگوار) مرگ را خواهد چشید، و پس از مرگ شما را به سوی ما باز گردانند.
هر جانداری چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوی ما بازگردانده می شوید،
هر نفسی چشنده مرگ است، آنگاه به سوی ما بازگردانیده خواهید شد.
هر کسی چشنده طعم مرگ است. و به سوی ما بازگردانده شوید.
هر انسانی مرگ را می چشد، سپس شما را بسوی ما بازمی گردانند.
Every soul will taste death. Then to Us will you be returned.
Every soul shall have a taste of death in the end to Us shall ye be brought back.

پیشنهاد کاربران

با کمال احترام و فرو آوردن سر تعظیم و ابراز تواضع و فروتنی و ناچیز بودن در پیشگاه والا و اعلای دریافت کننده وحی، از دیدگاه فردی من نفس مجرد به معنای من می باشد و نفوس مجرد یا من های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در آفرینش اولیه همین واقعیت و طبیعت در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی یکبار برای جاودانگی از نفس مجرد یا من واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی و بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی ( چهل سالگی ) و هرکدام بصورت زوجی ( زن و مرد خودی ؛ نرینگی و مادینگی ) آفریده شده و پس از آن مشمول حال میرایی و چشیدن مزه یا طعم موت یا مرگ نمی باشند بلکه خواب و بیداری .
...
[مشاهده متن کامل]

به هنگام بسته شدن نطفه تثلیثی ( مادی روانی روحی ) یک فرد انسانی در رحم مادر، نفس مجرد یا منِ وی برای اولین بار در این دنیا از ترکیب نیمی از من پدر و نیمی از من مادر آفریده نمی شود، زیرا اگر اینطور باشد آنگاه من های والدین در تولید فرزندان بعدی نیم تر و نیم تر خواهند گردید و در تولید آخرین فرزند به نهایت قلت میرسند که حقیقت ندارد. بهنگام بسته شدن نطفه بسیار ریز فیزیکی ( پیوند سلول جنسی پدر با سلول جنسی مادر بهنگام بارداری ) نفس مجرد یا من فرزند آتی در همان لحظه بسیار کوتاه زمانی و بسیار کوچک مکانی از خواب سنگین، ژرف و شیرین بیدار میشود و عشق و زندگی رویائی - برزخی وی بهمراه توانائی، دانائی، هنرمندی، هوشمندی و دانش کامل در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین به پایان میرسد و مشاهده عشق و زندگی دنیوی وی در یک درجه تکاملی آغاز میگردد و تا لحظه مرگ بدن تثلیثی همیشه بیدار خواهد بود و علت اصلی رویاهای شبانه بیداری نفس مجرد یا من می باشد بموازات خواب قوای ادراکی فهم و عقل.
زندگی روئیایی - برزخی پس از مرگ جسم، کالبد، تن و یا بدن تثلیثی مادی روانی روحی در بستر امن و ساکن و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان خدای حقیقی و واقعی تا رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل دنیا - برزخ - آخرت، ادامه نمی یابد بلکه تا لحظه بسته شدن نطفه تثلیثی در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره ( حدود نُه ماه بعد ) در در همین دنیا در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل. عشق و زندگی رویائی - برزخی در نهایت کمال سلامتی و صلح و صفا، لذت و شادی و خرّمی، عدالت و آزادی، مساوات و برابری و اخلاق نیکو، توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها، گفتارها، رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی صورت میپذیرد و خواهد پذیرفت و آنهم به کمک حواس و غرایز و فهم و عقل بیکران خدای حقیقی و واقعی و نه انفرادی که بهنگام مرگ کالبد بطور کامل مختل میشوند و از کار میفتند. این عشق و زندگی رویائی - برزخی در بین ده عضو خانواده ملکوتی یا آسمانی تجربه و طی میشود در کاخ ها یا قصر های طلائی پنتاگونی شکل متشکل از پنج ویلا با یک سالن مشترک مرکزی پنج ضلعی و پنج در مستقل به فضای بهشت برین ( البته بصورت روئیا های حقیقی و روشن ) .
آن پنج زوج های ازلی، ابدی و جاودانه ملکوتی جملگی غیر همجنس یا هترو آفریده نشده اند بلکه مختلط مشتکل از سه زوج غیر همجنس یا هترو و دو زوج همجنس یا همو ( دو مرد و دو زن خودی ) .
آن ده انسانی های آسمانی در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقعطی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان ( در محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار بطور مطلق یکسان و برابر ) بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) در طول هم و پشت سر همدیگر و بطور سلسله وار در ۱۰ عالم یا دنیا زیر سقف ۱۰ آسمان و روی ۱۰ کره زمین به ظهور و پیدایش نمیرسند بلکه در ۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷ آسمان و روی ۷ کره زمین، از طریق گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اسای قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن و آنهم هرکدام نه فقط دو یا سه یا صد و یا هزار و یکبار بلکه هرکدام دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول ضروری و واقعی و یا به بیانی دیگر هرکدام به تعداد یکهفتم کلیه کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی.
این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست در طول این سفر دایره وار همیشه پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م ، 8m ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود.
نتیجه کلی اینکه خدای آئینی، دینی، کلامی، الهیاتی، فلسفی و عرفانی فقط یک لفظ یا یک کلمه و یا واژه و یک مفهوم محض و یک ایده انتزاعی با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشریست که فقط در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد و درست به همین دلیل کلیه سعی ها و کوشش های برهانی و استدلالی انسان در اثبات وجود این نوع خدا در اعصار گذشته و حال و آینده همیشه با شکست مواجه بوده و هست و خواهد بود.
تقسیم نفس مجرد به معنای من که از جنسیت مردانه و زنانه برخوردارست به چهار نوع اماره و لوامه و ملهمه و مطمئنه و اعلام جهاد اکبر یا مبارزه بزرگ با آن یکی از بنیادی ترین گمراهه روی های حکمت دینی محسوب میشود.
دو داستان مبدئی - بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد، دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا و زمزمه نشده.
وعده ها و وعید های بهشت و جهنم هم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان در عمل، با هدف و قصد و نیت و انگیزه باطنی و آرزوی پنهانی زنده نگه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ.