ایه 42 سوره کهف

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 42 سوره کهف. وَأُحِیطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلَیٰ مَا أَنْفَقَ فِیهَا وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَیٰ عُرُوشِهَا وَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَدًا
و ثمره و میوه هایش همه نابود گردید و او (از شدت حزن و اندوه) بر آنچه در باغ خرج کرده بود دست بر دست می زد که بنا و اشجارش همه ویران و خشک شده بود، و می گفت: ای کاش من احدی را به خدای خود شریک نمی ساختم.
و تمام میوه هایش از بین رفت، پس در حالی که همه داربست ها فرو ریخته و در هزینه های متحمل شده بود، دو دستش را زیر و رو می کرد، می گفت: ای کاش من احدی را با پروردگارم شریک نگرفته بودم.
و میوه هایش را فرو گرفت. پس برای آنچه در آن هزینه کرده بود، دستهایش را بر هم می زد در حالی که داربستهای آن فرو ریخته بود. و می گفت: «ای کاش هیچ کس را شریک پروردگارم نمی ساختم.»
به ثمره اش آفت رسید و بامدادان دست حسرت بر دست می سایید که چه هزینه ای کرده بود و اکنون همه بناهایش فرو ریخته است. و می گوید: ای کاش کسی را شریک پروردگارم نساخته بودم.
(به هر حال عذاب الهی فرا رسید،) و تمام میوه های آن نابود شد؛ و او بخاطر هزینه هایی که در آن صرف کرده بود، پیوسته دستهای خود را به هم می مالید -در حالی که تمام باغ بر داربستهایش فرو ریخته بود- و می گفت: «ای کاش کسی را همتای پروردگارم قرار نداده بودم!»
And his fruits were encompassed , so he began to turn his hands about over what he had spent on it, while it had collapsed upon its trellises, and said, "Oh, I wish I had not associated with my Lord anyone."
So his fruits (and enjoyment) were encompassed (with ruin), and he remained twisting and turning his hands over what he had spent on his property, which had (now) tumbled to pieces to its very foundations, and he could only say, "Woe is me! Would I had never ascribed partners to my Lord and Cherisher!"

پیشنهاد کاربران

آیه 42 سوره کهف
وَأُحِیطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلَیٰ مَا أَنْفَقَ فِیهَا وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَیٰ عُرُوشِهَا وَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَدًا
ترجمه : وَأُحِیطَ بِثَمَرِهِ و [سرانجام بر اثر قهر خدا بلا بر میوه هایش احاطه کرد ] میوه هاى آن باغ نابود شد فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ و به گونه اى گردید که [رفیق کافرش] کف دست ها را [به خاطر تأسف] ، می گرداند ( بر پشت دستش می کوبید ) عَلَیٰ مَا أَنْفَقَ فِیهَا بر آنچه در آن [باغ] هزینه کرده بود وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَیٰ عُرُوشِهَا در حالی که دیوارهاى باغ بر روى داربست آن فرو ریخته بود [کنایه است از کمال خرابی]
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس