ایه 36 سوره یس

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 36 سوره یس. سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ
پاک و منزه است خدایی که همه ممکنات عالم را جفت آفریده چه از نباتات (و حیوانات) و چه از نفوس بشر و دیگر مخلوقات که اینان از آنها آگه نیستند.
منزّه است آنکه همه زوج ها را آفرید از آنچه زمین می رویاند و از وجود خودشان و از آنچه نمی دانند،
پاک که از آنچه زمین می رویاند و از خودشان و از آنچه نمی دانند، همه را نر و ماده گردانیده است.
منزه است آن خدایی که همه جفتها را بیافرید، چه از آنچه زمین می رویاند و چه از نفسهایشان و چه آن چیزهایی که نمی شناسند.
منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین می رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمی دانند!
Exalted is He who created all pairs - from what the earth grows and from themselves and from that which they do not know.
Glory to Allah, Who created in pairs all things that the earth produces, as well as their own (human) kind and (other) things of which they have no knowledge.

پیشنهاد کاربران

تفسیر علمی آیه قرآنی《 ما خلقکم و لا بعثکم الا که از یک و در یک نفس واحده》و آیه ۳۶ سوره یس، با هدف کنار زدن کلیه ی ابهامات و اوهامات و خرافات عدیده و انبوه انباشته شده بر روی چراغ حقیقت و نور آن و نشان دادن راه و روش چگونگی تولدها و مرگ های متوالی و فراوان افراد انسانی در این دنیا از مادر در مدارات و مراتب و درجات فراوان تکاملی و بیان سرنوشت انسان پس از مرگ :
...
[مشاهده متن کامل]

خداوند متعال حقیقی و واقعی یعنی اول، وسط، آخر، درون و بیرون همه چیز و همه کس یا بطور عام تر یعنی ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی یعنی محتوا و محیط هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار که هیچ موجود و هیچ چیز دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از او، آن و این نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد ( و نه خدای لفظی، کلمه ای، واژه ای، مقوله ای، مفهومی و ایده ای با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد و درست به همین علت و دلیل کلیه سعی ها و کوشش های برهانی و استدلالی انسان در اثبات وجود این نوع خدا در اعصار گذشته و حال و آینده همیشه با شکست مواجه بوده و هست و خواهد بود ) در آفرینش اولیه یا مبدئی همین واقعیت و طبیعت یا این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین، کلیه ی نفوس مجرد یا من های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) را از نفس مجرد یا من مطلق، واحد و بیکران خویش ( و نه از نفس یک موجود خیالی اوهامی تحت نام آدم ملقب به ابوالبشر ) و همگی را بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی ( به احتمال قریب به یقین
یا نزدیک به حقیقت در سن چهل سالگی ) و هرکدام را بصورت زوجی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی آفریده و به هرکدام جاودانگی اهداء نموده و کالبد های موجودات زنده نباتی و حیوانی و غیر زنده را از ذرات چهار بعدی زمانمکان نسبی و ذرات چهار بعدی بیزمانی بیمکانی نسبی ( هردو ابعاد خود وی ) بر رویهم با ماهیت های معکوس و کمیت های مساوی در ابعاد پلانک تحت عنوان نوسانگر های بنیادی هشت بُعدی آفریده ( و نه از نیستی و ظلمت و نه از هیولی اولی حکیمان دینی که معلوم نیست چیست و نه از تار ها یا ریسمان های نوسانگر انرژی از دیدگاه تخیلگران شبه علمی ) و بعد از مرگ جسم، کالبد، تن و یا بدن تثلیثی مادی - روانی - روحی ( از دیدگاه آئینی، دینی، فلسفی و عرفانی مدرن و نه سنتی یا کلاسیک ) افراد انسانی منجمله نباتی و حیوانی، بدن ها را بر نمی انگیزاند بلکه نفوس مجرد یا من های آنها را بموازات خواب سنگین، ژرف و شیرین در نفس مجرد یا من واحد و بیکران خویش و به کمک حواس، غرایز، هوش، فهم و عقل و خاطره بیکران خود در طی حالت برزخ از مشاهده و تجربه عشق و زندگی روئیائی بهمراه توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار مینماید و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها و گفتار ها و رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی و آنهم هر بار تا لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره ( همیشه حدود نُه ما بعد ) در همین دنیا و در بطن و بهمراه این دنیا در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل و نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل《دنیا - برزخ - آخرت》که با کمال احترام یک راه بسیار کوتاه و میان بُر بیش نبوده و نمی باشد.
شاید مفید، ثمربخش و راهگشا باشد بدانیم که هرکدام از ما افراد انسانی در آفرینش اولیه فقط بصورت یک زوج هترو یا غیر همجنس ( مردانه - زنانه ) آفریده نشده ایم بلکه هرکدام به شکل خانواده های ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی یا بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج ملکوتی یا آسمانی و آنهم پنج زوج مختلط مرکب از سه زوج غیر همجنس یا هترو و دو زوج همجنس یا همو ( دو مرد و دو زن خودی ) .
یک نکته بسیار مهم در این مورد یا در این زمینه اینست که آن ده انسان های آسمانی در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان، در طول هم و پشت سر همدیگر و بطور سلسله وار در ۱۰ عالم یا دنیا زیر سقف ۱۰ آسمان و روی ۱۰ کره زمین به ظهور و پیدایش و کثرت نمیرسند بلکه در ۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷آسمان و روی ۷ کره زمین و آنهم فقط و فقط از یک راه و به روش مطلق، معقول و منطقی که به خدای حقیقی و واقعی تعلق دارد بهمراه کلیه اجزای زنده و غیر زنده و لاینفک و جدائی ناپذیر خود وی، یعنی از طریق گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن و آنهم هرکدام نه فقط یک یا صد و یا هزار و یکبار بلکه هرکدام دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول و یا به بیانی دیگر هرکدام دقیقن به تعداد یک هفتم کلیه ی کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی قبل از وقوع آخرین مهبانگ و بازگشت به همان نظام احسن و اشرف آفرینش سرمدی، مبدئی، ازلی و ابدی، یا آفرینش اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین بدون رستاخیز یا برانگیخته شدن اموات یا مردگان از قبور یا گور ها و بدون حضور انسان در دادگاه عدل الهی بر اساس حکمت های موسائی - تورائی ؛ ایسائی - ایوانگلیئی ( انجیلی ) ؛ محمّدی - قرآنی ؛ هندوئی و بودائی - وِدائی و اوپانیشادی و زرتشتی - مزدیسنائی و غیره و غیره و اعم و ذالک.
یک نکته بسیار مهم دیگر اینست که دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد، دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل مبارک سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، زمزمه نشده.
سبحانه الذی؛ پاک و منزه است آنکه این چنین سر و دل مارا روش نمود و مینماید!.
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های بیشمار/ جز قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بند و کمند عشق و در پیچ و خم و جعد زلف تو ای یار ! ای پروردگار! یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بیکران و بینهایت تو ای آفریدگار کائنات!؟/.