ایه 3 سوره حدید

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 3 سوره حدید. هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
اوّل و آخر هستی و پیدا و پنهان وجود همه اوست و او به همه امور عالم داناست.
اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به همه چیز داناست.
اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به هر چیزی داناست.
اوست اوّل و آخر و ظاهر و باطن، و او به هر چیزی داناست.
اوّل و آخر و پیدا و پنهان اوست؛ و او به هر چیز داناست.
He is the First and the Last, the Ascendant and the Intimate, and He is, of all things, Knowing.
He is the First and the Last, the Evident and the Immanent: and He has full knowledge of all things.

پیشنهاد کاربران

هو الاول و الآخر بدون هوالوسط بی معنا و تهی یا خالی از هر گونه حقیقت و بریده از واقعیت می باشد. ضمنن تعریف و تمجید و شعر گوئی در مورد جمال و جلال بی مثال اش و سیما ها و جلوه های هفتگانه اش هیچ ثمره بدرد بخوری بحال انسان ندارد و نخواهد داشت بلکه شناخت وی و آنهم شناخت ظاهر و باطن واقعیت به راه و روش علمی و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضی هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری. انسان در جهت شناخت کامل خود و خداوند متعال هیچ راه مطمئن تر و یقینی تر و مستقیم تری در پیش پا و روی خود ندارد غیر از شناخت واقعیت یا بطور کلی طبیعت و کیهان و طبع یا طبیعت خویش . انسان به کمک کلیه معارف وحیانی و حدیثی و روائی دینی و معارف حاصل از استدلالات منطقی و عقلانی فلسفه های آزاد و حکمت های گوناگون دینی و معارف حاصل از کشف و شهودات شوقانی و ذوقانی عرفان های مختلف دینی و جمع کلیه این معارف روی همدیگر هرگز به شناخت خود و خداوند نائل نخواهد گردید بلکه فقط از راه اشاره شده در بالا. انسان از طریق شناخت گوشه و کناره های واقعیت و طبیعت و کیهان هرگز به حقیقت عوالم هفتگانه بهمراه آسمان ها و زمین های هفتگانه دست نخواهد یافت بلکه فقط از طریق شناخت کامل محیط و محتوای صدف دهن بسته غریزه جنسی و طبیعی خویش.
...
[مشاهده متن کامل]

نیافرید آفریدگار کائنات مرا بهر طاعت و بندگی و الا یعبدون/ بلکه تا کند مرا به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش رهنمون/. سعدیا بیا یک برگ از دفترچه افسانه نوین آفرینش من بر / نه برای هزار سال دوام نام بلکه تا قیامت پر از هیاهو و غوقا و خبر / حافظا جبرئیل بود رابط بین الله و گوش سر مبارک پیامبر/ هاتف غیبی از عالم غیب به گوش دل تو پیام آور/ مِکّا بود به زبان فارسی سومری آبراهام به معنای من که کاه / رب العالمین گر بخواهد می تواند تبدیل نماید این پر کاه را به کوه الماس و طلا/ حافظا به ملازمان سلطان مطلق کی رساند این دعا را خدایا/ که به شکرانه روئیت جمال و جلال بی مثالش نراند ز درگاه این کبوتران آزادی خواه و این طوطیان شکر خا را / به رسم و روش منطق دیالکتیکی هگل هستی و نیستی بی نهایت و با نهایت اش روی هم و جاودانه اندر نوسان / به روش خود من زمان و مکان و بیزمانی و بیمکانی بیکران اش هر دو روی هم تقسیم شده به مطلق و نسبی / نیم زوج های بنیادی و همزاد و هم بازی / هرگز نمی شوند جدا از هم هیچگاه رها نمی کنند این بازی / ماده و روح و روان اش هم به همین سان در بستر امن و آرام و پیوسته و فراگیر حیات بخش جان / نفس مجرد یعنی من یا خود اش مشاهده گر و شاهد بی طرف / مشاهدات اش گیرد صورت به کمک فهم و عقل بیکرانش در همه جهت و از هر طرف / قدرت و علم و آگاهی و خود آگاهی و سیاست و حکمت اش سوار بر همه چیز و همه کس در هر طرف / خاطره یا حافظه و صبر و وجدان و اخلاق و عدالت اش مطلق و بیکران در همه جهت و هر طرف / و سر انجام کفه های ترازو میزانش لب ریز از خوبی ها از این طرف و پر از بدی ها از آن طرف / گر خواستی بدانی نوسانگر تولد و مرگ ش هم جاودانه در حال پایداری و بی قراری / گر به تنهایی نمی توانی ترک نمایی این عادت یا اعتیاد دیرینه یعنی یکتا پرستی / حداقل نکن آنرا به روش ضحاک یا آژی دهاک بر دیگران تحمیل بطور اجباری/ گر می ترسی که ترک عادت آورد بهمراه برایت به ارمغان بیماری /پس شبانه روز گر میخواهی تن بدان ده در چار دیواری کوخ گلی خویش که داری / در پایان یک پند کودکانه به شیخ خوب؛ دست بردار ازین همه مردم آزاری / تا هو باشد باشد در آخرت از دست و زبانت دنیوی ات انشاء الله خوشنود و راضی/ _