ایه 28 سوره لقمان

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 28 سوره لقمان. مَا خَلْقُکُمْ وَلَا بَعْثُکُمْ إِلَّا کَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ
خلقت و بعثت همه شما (خلایق بی شمار در آسانی بر خدا) جز مثل یک تن واحد نیست، که همانا خدا شنوا و بیناست.
آفریدن شما و برانگیختنتان جز مانند یک تن نیست؛ یقیناً خدا شنوا و بیناست.
آفرینش و برانگیختن شما جز مانند یک تن نیست، که خدا شنوای بیناست.
آفرینش همه شما و باز زنده کردنتان تنها همانند زنده کردن یک تن است. هرآینه خدا شنوا و بیناست.
آفرینش و برانگیختن (و زندگی دوباره) همه شما (در قیامت) همانند یک فرد بیش نیست؛ خداوند شنوا و بیناست!
Your creation and your resurrection will not be but as that of a single soul. Indeed, Allah is Hearing and Seeing.
And your creation or your resurrection is in no wise but as an individual soul: for Allah is He Who hears and sees (all things).

پیشنهاد کاربران

شما را می آفرینم و بر نمی انگیزانم الا یعنی بلکه یا مگر از یک و در یک نفس واحد. در این آیه کلمه آسان و عبارت
" به سادگی یک تن " یافت نمی شوند. ضمنن الله نمی تواند بینا و شنوا یا بصیر و سمیع باشد. چرا نمی تواند؟. پاسخ: چون الله فقط یک لفظ یا یک کلمه یا یک واژه و یا یک نام بیش نمی باشد. الفاظ یا کلمات یا واژه ها و یا نام ها فاقد هرگونه قابلیت یا استعداد دیگری میباشند غیر از اینکه توسط قوای ادراکی فهم و عقل محدود انسان تولید شوند و بر زبان جاری گردند و به کمک دست و قلم روی الواح گلی و چوبی و سنگی و پوست حیوانات و کاغذ نوشته یا نقاشی شوند. جای بسی شگفتی و اعجاب و حیرت است که انسان خود را برده کلام خود نموده و بت های گلی و چوبی و سنگی و فلزی فراوان و گوناگون را یا در عمل قلع و قم و حذف کرده و یا در فکر و خیال و تصور آنها را در میدان رقابت برداشته و بجای آنها یک بت واحد و یگانه و یکتای غیبی گذاشته با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری طوریکه دست مردم نتواند به آن برسد، چشمان و گوشان بینندگان و شنوندگان نتوانند به سهولت یا به آسانی نوشیدن آب زلال و گوارا آنرا بنوشند و یا بطور مستقیم و بدون واسطه ( بدون شفاعت و وساطت و میانجیگری به اصطلاح منتخبین و برگزیدگان و نور چشمان آن بت غیبی ) صورت یا جمال نازنین آنرا مشاهده کنند و آوای صدای خوش طنین آنرا بشنود. تا به آسانی بتوانند گردن و دوش و پشت خودرا زیر یوغ سنگین یا سبک شخم زننده قرار دهند و یا مانند ماهی در تور ماهیگری وی بیفتند و یا مانند پرندگان و حیوانات به دام تله های آن صیاد یا شکارچی به اصطلاح منتخب و برگزیده و اعزام و ارسال شده از طرف آن بت غیبی بطور رهایی ناپذیر گرفتار و اسیر شوند و دیگر راه نجات و رستگاری و آزادشدن نداشته باشند غیر از طریق گوش فرا دادن به کلام مبارک آن حضرت یا آن حضرات.
...
[مشاهده متن کامل]

نکته بسیار مهم در این آیه اینست که نفس مجرد یعنی من ( و نه روح، نه روان، نه جان، نه آرزو و هوا و هوس، نه احساس و غریزه و خاطره، نه فهم و عقل، نه شعور و هوش، نه آگاهی و خودآگاهی و نه چیز دیگری ) . یک موجود و ماهیت و ذات مطلق و بیکران تحت عنوان خداوند متعال حقیقی و واقعی، کلیه موجودات را از هستی یا وجود و ماهیت بیکران و بینهایت خود و یا به عبارتی دیگر از ابعاد فراوان و بیکران خویش آفریده است و نه از چیز دیگری و همه موجودات را در بطن خود آفریده و نه در خارج یا بیرون از خود، زیرا این موجود و اجب یا این واجب الوجود، بیکران و بدون نهایت است، به این معنا که کرانه و نهایت و حد و مرز ندارد طوریکه در آنسوی آن حد و مرز، یک چیز یا سرزمینی به نام خارج یا بیرون وجود داشته باشد. بهر حال پس از خواندن این آیه و فکر کردن به معنای آن میتوان به نتیجه گیری زیر رسید: ما شما را در مبدء یک بار برای جاودانگی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی آفریده ایم و به هرکدام از شما عشق و زندگی جاودانه از عشق و زندگی بی آغاز و بی پایان، لایزال و جاودانه خویش اهداء نموده ایم و در دنیا هم هر کدام از شما ها را به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول، در مدارات و مراتب و درجات فراوان تکاملی خواهیم آفرید و پس از مرگ بدن هایتان ، در برزخ شما ها را بر نمی انگیزانیم بلکه شما را از همان عشق و زندگی مبدئی با کمیت و کیفیت بهشت برین در قالب روئیاهای حقیقی و روش برخوردار می نمائیم و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها و گفتار ها و رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی هایتان و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین تک تک تان و آنهم تا لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه هر کدام از شما ها عزیزان و محبوبان من در رحم مادران گرامی تان و بیدرای و تولد دوباره تان در همین دنیای به اصطلاح مادی تان همیشه در مداراتی بر تر از قبل تا رساندن و یا بازگشت تان بهمراه خودم به همان نظام احسن و اشرف آفرینش اولیه با کمیت و کیفیت بهشت برین و در آن حالت هم جاودانه ساکن نخواهیم شد، بلکه همگی بهمراه همدیگر همین سفر دایره وار و بسیار طولانی نزولی و صعودی را دوباره از نوع آغاز میکنیم و هربار یکی از درجات تکاملی پست تر را حذف می نماییم. لذا خیالتان کاملا راحت و خاطرتان جمع و طبع تان آرام و آسوده باد که تا تجربه این مدارات و مراتب و درجات فراوان تکاملی، گذر بینهایت زمان ( البته از دید محدود شما انسان های عزیز و نه از دید بیکران خود من که هیچ چیزی در مقابل آن بیکران نمیباشد غیر از خودش ) ضروری یا لازم میباشد و خواهد بود. تنها سفارش من به شما عزیزان انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) این است که پس از مرگ هیچ تله یا دام مخوف و هولناکی در انتظار هیچکدام از شما عزیزان در کمین ننشسته است از قبیل شئول دین یهود و آتش روبنده جهنمی دین مسیحیت و گودال های جهنمی دین اسلام در عالم میانی تحت عنوان برزخ. همیشه خوش و خرّم و شاد و سر حال باشید و عمر شریف دنیوی و اوقات ارزشمند و انرژی حسی و فکری و خیالی و تصوری خود را در جهت قرب و یا در جستجوی یافتن من تلف نکنید بلکه همیشه واقف و آگاه و هوشیار و بیدار باشد و بدانید که خود شما عزیزان و هر آنچه را با چشمان سر خود می بینید و هر آنچه را نمی توانید ببیند ( منجمله شنیدنی ها، بوئیدنی ها، چشیدنی ها و لمس کردنی ها ) هیچ چیز های دیگری نمی باشند غیر از خود من در قالب های جزئی زنده و غیر زنده.
بله براستی و درستی که همیشه باز میگردیم و نه تنها دو باره خورشید هر روز به ما سلام خواهد گفت بلکه نوسانات لیل و نهار و بازی آفتاب و مهتاب را هم در مداراتی برتر از پیش مشاهده خواهیم نمود و خود ما هم هر بار زیبا تر، خوب تر، هوشمند تر، دانا تر، توانا تر، هنرمند تر ، اخلاقی تر، عادل تر، آزاد تر، سالم و شاد و خوشحال و سر حال تر میشویم و الا آخر. ترازوی عدل الاهی از این راه و به این روش عمل میکند که در طی زندگی های متوالی دنیوی در طول سلسله دایره وار دهّر ها بین دو بهشت برین متوالی، هر بار کفه ی خوبی ها و زیبائی ها و خیر ها یک درجه سنگین تر میشود و درست به اندازه همان درجه، کفه زشتی ها و بدی ها و شر ها سبک تر میگردد و در پایان سفر ، محتوای کفه خوبی ها و زیبایی ها در پائین بطور کامل به فعلیت خواهد رسید بدون اینکه یک قوه در آن باقی بماند و محتوای کفه زشتی ها و بدی ها در بالا بطور کامل خالی باقی خواهد ماند تا آغاز سفر بعدی.

تفسیر علمی آیه 《ما خلقکم و لا بعثکم الا کنفس واحده》 با هدف زدودن یا پاک کردن کلیه ی اباهامات و اوهامات و خرافات انبوه و فراوان انباشته شده بر روی چراغ حقیقت و نور آن و نشان دادن راه و روش معقول و منطقی چگونگی بازگشت همه افراد انسانی ( منجمله بقیه موجودات درون این دنیا ) پس از مرگ به این دنیا در مداراتی برتر و کمال یافته تر از قبل. خداوند متعال حقیقی و واقعی یعنی خدای علمی یا خدا از دیدگاه علمی ( و نه خدای لفظی، کلمه ای، واژه ای، مفهومی و ایده ای با نام های گوناگون در زبان های مختلف انسانی که فقط در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد، از دیدگاه آئین و دین و فلسفه و عرفان و آتئیسم ) در آفرینش اولیه یا سرمدی و یا مبدئی محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین تحت عنوان نظام احسن و اشرف آفرینش، کلیه ی نفوس نباتی و حیوانی و انسانی را از نفس واحد و بیکران خود و هرکدام را بصورت زوجی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی آفریده و به هرکدام جاودانگی اهداء نموده است و نه از نفس یک موجود خیالی - اوهامی تحت نام آدم ( بدون حوا ) با یک لقب نیمه سنگین از قبیل ابوالبشر ( بدون اُم البشر ) . و کالبدهای موجودات زنده و غیر زنده را از ذرات چهار بعدی زمانمکان نسبی و ذرات چهار بعدی بیزمانی بیمکانی نسبی ( هردو ابعاد خود وی ) بر رویهم با ماهیت ها یا کیفیت های معکوس و کمیت های مساوی در ابعاد پلانک تحت عنوان نوسانگر های بنیادی هشت بُعدی آفریده ( و نه از ظلمت و عدم یا نیستی از دیدگاه دین و نه از هیولی اولی از دیدگاه حکمت های دینی که معلوم نیست چیست غیر از یک مفهوم تاریک و تهی یا خالی از معنا و محتوا و نه از تار ها یا ریسمان های نوسانگر انرژی از دیدگاه بعضی از خیال پردازان یا تخیل گران شبه علمی ) . و پس از مرگ، کالبد ها یا تن ها و یا بدن ها را بر نمی انگیزاند بلکه من ها را در نفس مجرد یا من واحد و بیکران خود و بکمک حواس و غرایز و فهم و عقل بیکران یا بینهایت خویش بموازات خواب سنگین، ژرف و شیرین در طی حالت برزخ از مشاهده و تجربه عشق و زندگی روئیائی بهمراه توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار مینماید و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها، گفتارها، رفتارها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی و آنهم تا لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت. این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان ( محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های بیشمار بطور مطلق یکسان و برابر ) بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) همیشه پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م ، 8m ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود. این سفر دایره وار فقط از یک راه و به یک روش معقول، منطقی، مطلق و یگانه طی میشود ( که به خود خدای حقیقی و واقعی تعلق دارد بهمراه کلیه مخلوقات شهودی و غیبی که هیچ چیز های دیگری نیستند غیر از اجزای لاینفک و جدائی ناپذیر خود وی و نه به جوهر ملاصدرا و حرکت جوهری وی ) ، یعنی از طریق گردش وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن. زیرا هفت سامان یا نظام کلی کوانتمی در قالب هفت عالم عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست، در محتوای هرکدام از کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار به یک سهم مساوی با هم و در طول هم و پشت سر همدیگر از حق به ظهور رسیدن و پیدایش و کثرت و تجربه و سپری نمودن زندگی های کلی و جزئیاتی دنیوی خاص و ویژه خویش برخوردار و هرکدام دارای عالم یا حالت برزخ خاص و ویژه خویش می باشند. در این زمینه خدمت خوانندگان گرامی لازم به عرض و اشاره میدانم که یکی از فرمولبندی های کلامی ژرف و بنیادی و بسیار مهم قرآنی به شکل سماوات سبع و الارض ( یعنی هفت آسمان طبقه بر طبقه یا محیط و محاط بر همدیگر و یک کره ارض یا زمین در مرکز مشترک آنها از نوع هفت آسمان ارسطو در ارتباط با تصویر فیزیکی - هندسی منظومه شمسی یا خورشیدی و هیئت یا نجوم بطلمیوسی ) حقیقت ندارد بلکه بصورت السماوات و الارضین سبع یعنی آسمان ها و زمین های هفتگانه. همچنین لازم به اشاره می دانم که تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》 هم حقیقت ندارد. چرا ؟. زیرا همانطور که در بالا بیان گردید و یا به عرض رسید، پایان عالم یا حالت برزخ برای هر فرد انسانی در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی و تا پایان آن همیشه مصادف خواهد بود با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداراتی برتر. خوانندگان گرامی که با مفاهیم یا پدیده هائی از قبیل ماده، روح، روان و جان عادت کرده اند، میتوانند بگویند یا باور داشته باشند که خدای حقیقی و واقعی در آفرینش اولیه، کالبد های موجودات زنده و غیر زنده را از خمیرمایه تثلیثی مادی روانی روحی در بستر امن و ساکن و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان خویش آفریده است، ( البته اگر خدای نخواسته با پدیده هائی از قبیل زمان و مکان و بیزمانی و بیمکانی مطلق و نسبی مشکل و مسئله داشته باشند و یا با تار ها و ریسمان ها با حروف لاتین به شکل Strings و تئوری M بدون تئوری W ) .
...
[مشاهده متن کامل]

در مورد آفرینش نفوس مجرد یا من های موجودات زنده بصورت زوجی، لازم به اشاره می دانم که هرکدام از ما افراد انسانی در آفرینش اولیه یا مبدئی به شکل خانواده های ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی و یا به بیانی دیگر هرکدام بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج آسمانی و هرکدام در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی، دانائی، هنرمندی، هوشمندی و دانش کامل و بطور همزمان و همسن آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده ایم. آن ده انسان های آسمانی در طول این سفر دایره وار دنیوی در طول هم و پشت سر همدیگر و بطور سلسله وار در ده عالم یا دنیا زیر سقف ده آسمان و روی ده کره زمین به ظهور و پیدایش نمیرسند بلکه در۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷ آسمان و روی ۷ کره زمین. چرا ؟. ارائه یک پاسخ حقیقی به این سوال به عهده کلیه فقیهان و متکلمین و مفسرین و الاهی دانان و خود شناسان و ادیبان و شاعران و حکیمان و عارفان پیرو کلیه آئین ها و ادیان و بخصوص پیرو دین اسلام.
هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست، در طول این سفر و سلسله دایره وار دهّر ها در ظهورات یا پیدایشات خود در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پایین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی، همیشه پنج تا روحی روانی خواهند بود با بذر قابل رشد مادی و دو تا مادی روانی با بذر قابل رشد روحی. ما انسان ها بهمراه بقیه موجودات این دنیا همیشه در همین دنیای مادی روانی با بذر قابل رشد روحی از مادر متولد میشویم و نه در شش دنیای دیگر، اما همیشه پس از مرگ در بخش عظیم غیبی این دنیا، زندگی برزخی خود را بهمراه نُه عضو دیگر خانواده خودی طی خواهیم کرد.
به یاد حکیم عمر خیام و حافظ:
در دایره ای که آمدن و رفتن ماست
اورا نه بدایت و نه نهایت پیداست/؟
ز جمله رفتگان و آمدگان بر روی این جاده دایره ای شکل و بسی دور و دراز/ باز آمده ای کو تاکنون کین چنین روش و باز به خیام گفته بوده باشد راز/؟
حدیث از مطرب و ساز و می گو و راز دهّر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را/ حافظا!!!؟
بیا تا باهم پیاله ای از شراب کودکانه این حکیمک نوشیم در همین جا و حال بر گرد این میز زرین/ که به قول سخنان شیرین و رندانه ی خود نمونه اش را نیابی در قنات کوثر و جویبار زمزم در بهشت برین/.

بپرس