ایه 2 سوره بقره

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 2 سوره بقره. ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ
این کتاب که هیچ شک در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است.
در این کتابِ هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای پرهیزکاران هدایت است.
این است کتابی که در آن هیچ تردیدی نیست؛ مایه هدایت تقواپیشگان است:
این است همان کتابی که در آن هیچ شکی نیست. پرهیزگاران را راهنماست:
آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.
This is the Book about which there is no doubt, a guidance for those conscious of Allah -
This is the Book; in it is guidance sure, without doubt, to those who fear Allah;

پیشنهاد کاربران

چرا خداوند قرآن را "ذَلِکَ الْکِتَابُ" خطاب کرد نه "هذا الْکِتَابُ؟"
ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ ( آیه 2 سوره بقره (
ترجمه: آن کتاب باعظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.
...
[مشاهده متن کامل]

این آیه دومین آیۀ قران است که خداوند یا خود قران دارد خودش را معرفی می کند. به جای اینکه بفرماید. این کتاب اشاره به کتاب دیگری می کند و در ادامه می فرماید: در آن هیچ شکی نیست و خودش هم مخصوص هدایت متقیان است. چون الف و لام قبل از متقین ال اختصاص است؛ یعنی کتابی هست که متقیان را هدایت می کند. به عبارت بهتر کتابی است مخصوص برای هدایت انسان های متقی ( مؤمن ) و پرهیزگار.
در کتب تفسیر دلایل متعددی در این خصوص آورده شده که دلایل قانع کننده به نظر نمی رسد.
1 - چون درجاهای دیگر قرآن خداوند از هذا استفاده کرده است مثل آیه 9 اسرا که فرمود إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ . . .
2 - درجاهای دیگر قران آمده است قران برای هدایت مردم آمده اینجا فرمود مخصوص برای هدایت متقین است. مثل شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ. . . ( بقره 185 )
در اینجا فرمود شکی در آن نیست ولی در بعضی از آیات قران برای مسلمانان شبهه ایجاد شده مثل آیه ای که در مورد وضوء آمده ولی اینجا می فرماید هیچ شکی در آن نیست.
بنابراین برای رفع شبهه باید دلیل قانع کننده داشته باشیم.
حتماً چه شیعه و سنی این حدیث پیامبر را قبول دارند که فرمود من دو چیز گران بها در میان شما می گذارم یکی قران و یکی اهل بیت.
یعنی دو چیز گران بها و هم وزن.
برای اینکه مسئله روشن تر شود این دو مورد را که در زیر بدان اشاره می شود در کنار این آیه قرار دهید تا ببینید منظور قرآن چیست؟
در احادیث متعدد از شیعه و سنی نقل شده است که پیامبر لقب مولای متقیان را به ( علی ) داده مثل این حدیث: پیامبر خدا ( صلی الله علیه واله ) فرمود: اى على! تو سَرور مسلمانان، امام پرهیزگاران، پیشواى سپیدرویان و بزرگِ مؤمنانى ( المناقب لابن المغازلی، ص 65، ح 93؛ المناقب للخوارزمی، ص 295، ح 287 ) .
احادیث در این مورد زیاد هست فقط بنده برای نمونه یکی را عمداً از اهل سنت آوردم.
در حدیث دیگری داریم:
رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ـ لِعلیٍّ علیه السلام ـ : مَرحَبا بسَیِّد المُسلمینَ ، و إمامِ المُتقَّینَ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ به على علیه السلام ـ فرمود: خوش آمدی اى سرور مسلمانان و پیشواى پرهیزگاران ( تاریخ دمشق: 42/370 ) .
حتماً بی شک همه می دانیم وقتی قرآن در صفین بر سرنیزه رفت و آیات آن مورد سوءاستفاده قرار گرفت و شبهه و شک ایجاد شد علی ( ع ) فرمود: قرآن منم آنکه در بالای نیزه رفته کاغذ و مرکبی بیش نیست. حضرت فرمود: "انا القرآن النّاطق" ینابیع المودّة، ج 1 ص 214. ) نیز نقل شده که: "انا کلام اللّه النّاطق" ( بحار الأنوار، ج 79 ص 199 )
بنابراین تجسّم عینى قرآن کریم، در وجود وزندگی و گفتار و رفتار امام معصوم است. قرآن
صامت، همین کلام اللّه مکتوب بر اوراق است و قرآن ناطق، امام است. این تعبیر بخصوص دربارۀ حضرت على علیه السّلام به کاررفته و خود آن حضرت نیز خود را قرآن ناطق شمرده است.
بنابراین وقتى زندگى کسى چون على علیه السّلام تبلور و تجسّم احکام و معارف قرآن باشد، شناخت او شناخت قرآن مى شود و همچنان کلام الهى مبیّن اسلام و خواستۀ دین و پروردگار است، وجود امام نیز مفسّر و مبیّن و ترجمان قرآن است و در موارد شبهه و شک و در فتنه ها و ضلالت ها آن کس که از امام معصوم و على بن ابى طالب پیروى کند، از حق پیروى کرده است.
بنابراین مفهوم کلی آیه بر اساس موارد بالا می تواند این گونه باشد.
من کتاب خداوند هستم و بر پیامبر نازل شده ام و کتاب صامت هستم و ممکن است هرکسی مرا به نفع خود تعبیر کند و شبهاتی در من به وجود آید؛ بنابراین قران اصلی و قران ناطق همان امام هست که در آن هیچ شکی نیست ( یادآوری می شود خود پیامبر هم امام بود ) و فقط مؤمنان واقعی ( همان طور که در آیه 3 در ادامه می فرماید یومنون بالغیب ) که به غیب ایمان دارند از او پیروی می کنند. کسی که متقی نباشد حرف او را قبول نخواهد کرد.
همان طور که می دانیم بسیاری از مسائل دینی در قران نیامده بلکه خود پیامبر که قران ناطق است آن ها را فرموده. به عنوان مثال قرآن فرموده نماز بخوانید. دیگر نگفته چند رکعت بخوانید و چند بار رکوع و سجده کنید و. . . همان طور که دستور وضو توسط پیامبر صادرشده بود و آن دوستمان که معنی امام را نفهمیده بود و خودش را امام جا می زد. گفت پیامبر دستور وضو را این طور از قران برداشت کرده بود و من هم این گونه برداشتم می کنم؛ و باعث شد یک میلیارد مسلمان ( اهل سنت ) پشت سر 450 میلیون مسلمان شیعه نماز نخوانند و بگویند وضوی آن ها باطل است. اگر مسلمانان قرآن ناطق را که خود قرآن فرموده بود قران واقعی اوست و شکی در آن نیست را قبول داشتند و سخن غیب را می پذیرفتند دیگر چنین نمی شد و دیگر جنگ 72 ملت پیش نمی آمد وداعش سر مسلمان را با آیۀ قران نمی برید. ( الله و اعلم )

🕌 سوره: بقره
📿 آیه: 2
🖊 ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ
💡معنی: در [وحی بودن و حقّانیّت] این کتابِ [با عظمت] هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای پرهیزکاران هدایت است.
( ترجمه : جناب آقای انصاریان )