ایه 2 سوره انسان

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 2 سوره انسان. إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا
ما انسان را از آب نطفه مختلط (بی حس و شعور) خلق کردیم و او را می آزماییم و بدین سبب دارای قوای چشم و گوش (و مشاعر و عقل و هوش) گردانیدیم.
ما انسان را از نطفه آمیخته و مختلطی آفریدیم و او را از حالتی به حالتی و شکلی به شکلی درآوردیم، پس او را شنوا و بینا قرار دادیم.
ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم، و او را می آزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!
ما آدمی را از نطفه ای آمیخته بیافریده ایم، تا او را امتحان کنیم. و شنوا و بینایش ساخته ایم.
ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم، و او را می آزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!
Indeed, We created man from a sperm-drop mixture that We may try him; and We made him hearing and seeing.
Verily We created Man from a drop of mingled sperm, in order to try him: So We gave him (the gifts), of Hearing and Sight.

پیشنهاد کاربران

ما انسان را از نطفه ی مختلطی آفریدیم یا انسان را به شکل آدم در باقچه ی فسقلی اِدِن ، عدن ( eden ) موسا و محمّد از ترکیب آب و خاک آفریدیم و سپس از نِفِس یَهوَه ی موسا ئی در دماغ او زندگی بخشیدیم و یا از روح الله محمّدی در کالبد او دمیدیم و سپس به قول موسا حوا را از یکی از دنده های سینه ی آدم بیرون کشیدیم و یا به قول محمّد حوا را از ته مانده ی خمیرمایه گلی خلق کردیم ؟ آیا انسان امروز و آینده ( به ویژه خود ما ایرانیان ) مجبور است به یکی از این سه اقوال شیطانی یا هر سه تای آنها باور داشته باشد، یا اینکه خدای حقیقی و واقعی به وی قوای ادراکی تفهمی و ادراکی فهم و عقل و قابلیت یا اسعتداد بینایی و شنوایی و بویائی و چشائی و لمسی اهداء نموده تا به کمک آنها بتواند از احساس و اندیشه و فکر و خیال و تصور بر خوردار باشد و مختار و آزادانه به چگونگی آفرینش این گیتی یا کیهان و یا این جهان و موجودات درون آن به امر و خواست خدای حقیقی و واقعی و در مورد هدف و معنای این آفرینش از نو بیندیشد و فکر کند. یا مثل سابق همیشه افسار فهم و عقل خود را به دست سرایندگان معارف وحیانی و حدیثی و روائی دینی بسپارد و محتوای آنها را طوطی وار تقلید کند؟
...
[مشاهده متن کامل]

استقلال و آزادی و اختیار در انتخاب با شماست. من خودم معتقدم و ایمان دارم که دو داستان مبدئی - بنیادی ادیان ابراهیمی ( یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام ) یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد ( حکیمان دینی اقوام یهود و عرب ) دو افسانه خیالی - اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسا و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا نشده است. یک نکته ی بسیار مهم در زمینه ی اعتقاد و ایمان و امید حقیقی و راستین ( نه اوهامی کاذب و فریب دهنده ) به خدای حقیقی و واقعی و معنا داشتن و هدفمند بودن زندگی اینست که وعده ها و وعید های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان در عمل، با هدف و قصد و نیت و انگیزه باطنی و آرزوی پنهانی زنده نگه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ. آئین یکتا پرستی هم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و بر هستی یا وجود و ماهیت و ذات انسان پرستشگر بت غیبی و به اصطلاح متعالی، تحمیل نگردیده بلکه بر خاسته از دل و زمینه های دوران حاکمیت آیین های بت پرستی بوده و لذا هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی .
بین نگارش های زیر باید بتوان فرق و تمیز قائل شد که فقط دو تا از آنها حقیقت دارد : الدّهر ؛ الدهّر ؛ دهر ؛ دهّر.
از دیدگاه فردی من الدهّر به زبان قرآنی معادل دهّر به زبان فارسی بوده و می باشد. در همین زمینه پیام اجداد سومری ابراهیم ( آبراهام ) و پیام خود وی به آیندگان به شکل《جو ده》بوده با دو معنا؛ یکی خبری یعنی جوینده ی ده و دیگری امری و خطاب به خود و شنونده یعنی ده را بجوی. در همین ارتباط لازم به اشاره می دانم که اعداد یک رقمی دهگانه ی خردمندان گمنام هندو از صفر تا نُه ( ۰ تا ۹ ) و ده امر یا فرمان موسا و سپس کاتگوری ها یا مفاهیم دهگانه ارسطو هیچکدام بیان کننده آن ده های حقیقی نبوده و نمی باشند.
جوینده ی راستین حقیقتا میتواند معنای پنهانی آن حقیقت ژرف کشف شده توسط انسان خرمند فراباستان را دو باره از نو کشف کند و به زبان علمی آنرا شرح و توضیح دهد. اگر تاج تشدید از روی سر واژه ی دهّر برداشته شود، آنگاه به دو شکل زیر در مقابل چشمان سر رند و قلندر تاج بردار جلوه گر میشود: ده هر ؛ ده ره.
به قول حافظ:
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو/
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را/.
رند امروزی میتواند به سهولت ببیند که در این ابیات زیبا واژه دهر بی تاج تشدید است و به همین دلیل هم یکی از ه ها در حین کلاهبرداری مفهومی یا برداشتن و حذف نمودن علامت یا نشان تشدید، مفقود گردیده و بهمراه آن، تلفظ ریشه ای و معنای اصلی هم گم شده و رد پای آن در طول زمان بسوی گذشته پایمال گردیده. لذا یافتن سرچشمه ی اصلی این واژه باستانی خارج از توان و نیروی جسمانی حضرات شیر و فیل و پلنگ و ببر و گاو شخمی می باشد بلکه فهم و عقل سالم انسان خود شناس و خدای حقیقی و واقعی شناس.

بپرس