ایه 12 سوره طلاق

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 12 سوره طلاق. اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا
خدا آن کسی است که هفت آسمان را آفرید و مانند آن آسمان ها از (هفت طبقه) زمین خلق فرمود؛ امر نافذ او در بین هفت آسمان و زمین نازل می شود تا بدانید که خدا بر هر چیز توانا و به احاطه علمی بر همه امور عالم آگاه است.
خداست که هفت آسمان و نیز مثل آنها هفت زمین را آفرید. همواره فرمان او در میان آنها نازل می شود تا بدانید که خدا بر هر کاری تواناست و اینکه یقیناً علم خدا به همه چیز احاطه دارد.
خدا همان کسی است که هفت آسمان و همانند آنها هفت زمین آفرید. فرمان در میان آنها فرود می آید، تا بدانید که خدا بر هر چیزی تواناست، و به راستی دانش وی هر چیزی را در بر گرفته است.
خداست آن که هفت آسمان و همانند آنها زمین بیافرید. فرمان او میان آسمانها و زمین جاری است تا بدانید که خدا بر هر چیز قادر است و به علم بر همه چیز احاطه دارد.
خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را؛ فرمان او در میان آنها پیوسته فرود می آید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و اینکه علم او به همه چیز احاطه دارد!
It is Allah who has created seven heavens and of the earth, the like of them. command descends among them so you may know that Allah is over all things competent and that Allah has encompassed all things in knowledge.
Allah is He Who created seven Firmaments and of the earth a similar number. Through the midst of them (all) descends His Command: that ye may know that Allah has power over all things, and that Allah comprehends, all things in (His) Knowledge.

پیشنهاد کاربران

یک سوال کودکانه خدمت دانایان و مفسرین و دانشمندان قرآن شناس و عزیز و ارجمند و شریف :
چرا خداوند متعال در محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های متناهی و موازی و مساوی و بیشمار فقط یک سماء یا سامان و یا یک نظم کلی کیهانی و یا فقط یک عالم بهمراه یک آسمان و یک زمین نیافریده است بلکه هفت سماء یا سیما یا سامان و یا هفت نظم کلی کیهانی و یا هفت عالم و هرکدام بهمراه یک آسمان و زمین ؟ ارائه یک پاسخ حقیقی به این سوال از نوع چرائی خارج از توان فعالیت های قوای ادراکی فهم و عقل انسان و کلیه معارف دینی و فلسفی و دانش علمی می باشد. اما اگر سوال را به شکل زیر طرح نمائیم، آنگاه شاید بتوانیم جواب سوال را پیدا کنیم : چطور و چگونه و از چه راه و روشی می توانیم به حقیقت داشتن سامان ها یا نظم های کلی هفتگانه کیهانی و یا عوالم و آسمان ها و زمین های هفتگانه پی ببریم ؟
...
[مشاهده متن کامل]

اگر محتوای کتب دینی را وحیانی و آسمانی و کلام ابلاغ شده خداوند متعال به گوش سر انسان به پنداریم، هرگز نمی توانیم به پاسخ این سوال دست یابیم. اما اگر به این بینش و باور برسیم که خداوند متعال در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین ناجی و نبی و پسر و رسول برای تربیت و هدایت معنوی بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه، آنگاه شاید بتوانیم به حقیقت داشتن آسمان ها و زمین های هفتگانه دست یابیم . از طرفی دیگر اگر کلیه کنج ها و گوشه کناره های طبیعت و کیهان و آفاق و انفس آنها را به دقت زیر و رو کنیم و ظاهر و باطن آنها را بخوبی و درستی شناسایی نمائیم ، باز هم نمی توانیم پاسخ حقیقی ( نه پاسخ های متناقض و اوهامی فراوان ) سوال بالا را پیدا کنیم مگر شناخت ظاهر و باطن طبع یا طبیعت انسانی و آنهم نه در ابعاد ماده ؛ روح ؛ روان ؛ جان ؛ فطرت ؛ فهم و عقل بلکه فقط و فقط در محیط و محتوای صدف دهن بسته غریزه جنسی و ابعاد دهگانه نفسانی یعنی من ها یا خود های هر کدام از فرد انسانی.
واژه دین یک مفهوم و یک ایده در قوای ادراکی فهم و عقل و یک ابزار بُرا و کاری در دست انسان ایلاتی و طایفه ای و قبیله ای و قومی در اعصار دور دست باستان بوده است با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط انسان و در حافظه یا خاطره تاریخ از طریق چسباندن یا آویزان کردن نام و محصولات حسی و فکری و خیالی و توهمی خویش بصورت شفاهی و کتبی به نام و امر و حکمت و کار و کلام خداوند متعال.
گیانا ،
جان معنا عشق ست و زندگی و کار و بازی و آزادی/ نیست دیگر هنگامه ستم بر زن و مرد و ادامه بردگی و طاعت و بندگی / جانا بهر دریافت و فهم و درک این معنا بی درنگ آماده شو خروشان/ شو خطر کن جان معنا را بجوی ز کام گربه کان و روبه هان و شی رَکان / حجاب و جدایی زن و مرد زهمدیگر از دوران کودکی تا پیری و کهولت و فرسودگی و مرگ و مردن/ نیستند حکمت و کار و امر و کلام خداوند/ الا وسوسه های ابلیس و شیطان و یا اهریمن/ بیا شیخا پیاله ای از شراب قندی نوش در این حال و بر گرد این میز زرین / که نمونه اش را نیابی در قنات کوثر و جویبار زمزم در بهشت برین /.