اینی
لغت نامه دهخدا
اینی. [ اَ] ( ترکی -مغولی ، اِ ) برادر کوچک و برادرزاده. برادر کهتر. ( دائرةالمعارف فارسی ) ( آنندراج ) : بعد از اجتماع تمامت آقا و اینی و امراء باتفاق جمهور بر تخت نشست. ( جامع التواریخ ). هولاکوخان را به ایران زمین و ممالک که ذکر رفت نامزد کرد بکنکاج تمامت آقاو اینی مقرر فرمود. ( جامع التواریخ رشیدی ). || ناله و زاری و فغان و فریاد. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) برادر کوچکتر. یا آقا و اینی . ۱ - برادر بزرگتر و برادر کوچکتر . ۲ - شاهزادگان و اشراف .
دانشنامه عمومی
اینی (رودسر). اینی یک روستا در ایران است که در شهرستان رودسر استان گیلان واقع شده است. [ ۱]
این روستا در دهستان شوئیل قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۶ نفر ( ۳۲ خانوار ) بوده است. [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین روستا در دهستان شوئیل قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۶ نفر ( ۳۲ خانوار ) بوده است. [ ۲]
wiki: اینی (رودسر)
پیشنهاد کاربران
اینی ازانواع حرکت است که درآن متحرک ازمکان خودبه مکان دیگرمنتقل می شود
در زبان ترکی آینی : مانند