اینو ( به یونانی: Ἰνώ ) در اسطوره های یونان، ملکه تبس، دختر کادموس و هارمونیا است.
او خواهر سمله، آگاوه و آتونوئه بود. تمامی فرزندان کادموس و هارمونیا مصیبت هایی برایشان اتفاق افتاده است. سمله، مادر دیونوسوس توسط آذرخش زئوس سوخت و به خاکستر تبدیل شد. آگاوه هنگامی که دیونوسوس او را دیوانه کرد، پسر خود پنتئوس را تکه تکه کرد، و آکتئون، پسر آتونوئه هنگامی که به طور اتفاقی آرتمیس را در حال حمام کردن برهنه دیده بود، توسط سگ های شکاری خود کشته شد.
اینو با آتاماس پادشاه اورخومنوس پایتخت بوئوتیا، در سواحل غربی دریاچه کوپایس ازدواج کرد. آتاماس بعد از اینکه از همسر اول خود نفله خسته شده بود، با اینو ازدواج کرد. بعد از اینکه نفله باخبر شد آتاموس همسر دیگری گرفته است، به پیش هرا رفت و از خیانت های آتاموس برای او تعریف کرد.
اینو به مدت یکسال ترتیب کاشتن دانه های پخته شدهٔ ذرت را داد تا جوانه نزنند، قحطی سختی اورخومنوس را فرا گرفت، بدین صورت بود که آتاماس یک پیام رسان را برای مشورت با پیشگوی دلفی فرستاد تا آن ها را برای متوقف کردن این قحطی یاری کند. اینو با رشوه دادن پیام رسان را مجبور کرد تا به آتاماس بگوید، فریکسوس ( پسری که از نفله دارد ) را برای بازگرداندن حاصلخیزی زمین قربانی کند. آتاموس تصمیم گرفت فریکسوس را قربانی کند اما قبل از قربانی شدن فریکسوس، نفله یک قوچ طلایی را فرستاد که فریکسوس و خواهرش هلی را به آسمان برد. هلی در وسط راه به هلسپونت افتاد ( که بعد از افتادن او این نام را برایش انتخاب کردند ) ، اما فریکسوس سلامت به کولخیس رسید. فریکسوس قوچ طلایی را به نشانه قدردانی برای زئوس قربانی کرد، و پوست آن را که بعدها به پشم زرین معروف شد، به آئیتس داد. این آغازی بود برای ماجرای پشم زرین که یاسون برای یافتن آن وارد سفری شد. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو خواهر سمله، آگاوه و آتونوئه بود. تمامی فرزندان کادموس و هارمونیا مصیبت هایی برایشان اتفاق افتاده است. سمله، مادر دیونوسوس توسط آذرخش زئوس سوخت و به خاکستر تبدیل شد. آگاوه هنگامی که دیونوسوس او را دیوانه کرد، پسر خود پنتئوس را تکه تکه کرد، و آکتئون، پسر آتونوئه هنگامی که به طور اتفاقی آرتمیس را در حال حمام کردن برهنه دیده بود، توسط سگ های شکاری خود کشته شد.
اینو با آتاماس پادشاه اورخومنوس پایتخت بوئوتیا، در سواحل غربی دریاچه کوپایس ازدواج کرد. آتاماس بعد از اینکه از همسر اول خود نفله خسته شده بود، با اینو ازدواج کرد. بعد از اینکه نفله باخبر شد آتاموس همسر دیگری گرفته است، به پیش هرا رفت و از خیانت های آتاموس برای او تعریف کرد.
اینو به مدت یکسال ترتیب کاشتن دانه های پخته شدهٔ ذرت را داد تا جوانه نزنند، قحطی سختی اورخومنوس را فرا گرفت، بدین صورت بود که آتاماس یک پیام رسان را برای مشورت با پیشگوی دلفی فرستاد تا آن ها را برای متوقف کردن این قحطی یاری کند. اینو با رشوه دادن پیام رسان را مجبور کرد تا به آتاماس بگوید، فریکسوس ( پسری که از نفله دارد ) را برای بازگرداندن حاصلخیزی زمین قربانی کند. آتاموس تصمیم گرفت فریکسوس را قربانی کند اما قبل از قربانی شدن فریکسوس، نفله یک قوچ طلایی را فرستاد که فریکسوس و خواهرش هلی را به آسمان برد. هلی در وسط راه به هلسپونت افتاد ( که بعد از افتادن او این نام را برایش انتخاب کردند ) ، اما فریکسوس سلامت به کولخیس رسید. فریکسوس قوچ طلایی را به نشانه قدردانی برای زئوس قربانی کرد، و پوست آن را که بعدها به پشم زرین معروف شد، به آئیتس داد. این آغازی بود برای ماجرای پشم زرین که یاسون برای یافتن آن وارد سفری شد. [ ۱]
wiki: اینو