ایندیا جولیانا ( انگلیسی: India Juliana ) ؛ یک مبارز ضد استعماری پاراگوئه در قرن شانزدهم بود.
جولیانا، که بیشتر با نام ایندیا جولیانا ( به اسپانیایی به معنای «جولیانای سرخپوست» ) شناخته می شود، نام مسیحی یک زن گوارانی است که در اوایل دوران مستعمراتی پاراگوئه در آسونسیون تازه تأسیس زندگی می کرد. او به خاطر کشتن یک استعمارگر اسپانیایی بین سال های ۱۵۳۹ تا ۱۵۴۲ شهرت یافت. او یکی از بسیار زنان بومی بود که تحویل اسپانیایی ها داده شد یا توسط آنها ربوده شد، تا به کار اجباری برای آنها پرداخته، یا بچه دار شوند. برخلاف آنچه استعمارگران از قبل پیش بینی کرده بودند، این منطقه ثروت و معدنی نداشت، لذا آنها به بیگاری کشیدن مردم بومی - به ویژه بردگی جنسی زنان در سنین باروری – روی آوردند.
... [مشاهده متن کامل]
آنچه در تاریخ در مورد ایندیا جولیانا ثبت شده مختصر است، اما همان مختصر هم تفاوتی بزرگ با آنچه از زنان معمول گوارانی مربوط به سال های آغازین استعمار در منطقه ریو دو لا پلاتا گفته می شود، ایجاد می کند. منبع اصلی از گزارشی معروف به نظریات می آید که کابزا د واکا در دسامبر ۱۵۴۵ به عنوان مدرک قضایی به شورای حکومتی ارائه کرد، این متن در واقع توسط پرو هرناندز، کاتب کابزا د واکا، به درخواست قبلی نوشته شده است. در بازگشت به اسپانیا در سال ۱۵۴۵ به عنوان یک زندانی، کابزا د واکا درگیر یک مناقشه حقوقی با شورای حکومتی شد که تقریباً هشت سال به طول انجامید و در آن حکم سختی دریافت کرد.
در سال ۱۵۵۵، پس از حل مشکلات قانونی و سفیدسازی چهره اش، و پس از دریافت مجوز سلطنتی، لوار نونز کابزا د واکا مطلبی با عنوان «رابطه و اظهار نظر فرماندار آلوار نونیز، در مورد آنچه او دربارهٔ ایندیا گفت» را همراه با یک گزارش قبلی از سال ۱۵۴۲ که به نام کشتی غرق شده بود گردآوری کرد. با این حال، او تصمیم گرفت که قسمت ایندیا جولیانا همراه با سایر بخش های گزارشی که نشان دهنده استفاده او از خشونت است، را از کتاب حذف کند، تا «از هر جمله ای که اجازه خواندن مضاعف را می دهد خودداری کند».
بر اساس گزارش کاوشگر اسپانیایی آلوار نونز کابزا د واکا، چندین نسخه متفاوت و متناقض از داستان ایندیا جولیانا در طول زمان پدیدار شده است، که برخی از آنها از طریق آثار تاریخی و برخی دیگر آثار ادبی است. بسته به موقعیت ایدئولوژیک، برخی گفتمان ها او را به عنوان یک جنگجو و نماد مقاومت بومی معرفی می کنند، در حالی که برخی دیگر او را به عنوان سازنده مشتاق ملت پاراگوئه و تسهیل کننده اتحاد با اسپانیایی ها توصیف می کنند. اگرچه نسخه ها در جزئیاتی، مانند تاریخ رویداد ( بین ۱۵۳۹ و ۱۵۴۲ ) ، نحوه کشتن کابررا یا چگونگی اعدام خودش متفاوت است، اما هسته اصلی داستان به طور کلی یکسان است: او شوهرش را کشت و زنان دیگر را ترغیب کرد همین کار را بکنند که به همین دلیل دستگیر و بعداً اعدام شد تا اخطاری باشد به دیگران تا از او پیروی نکنند.
جولیانا، که بیشتر با نام ایندیا جولیانا ( به اسپانیایی به معنای «جولیانای سرخپوست» ) شناخته می شود، نام مسیحی یک زن گوارانی است که در اوایل دوران مستعمراتی پاراگوئه در آسونسیون تازه تأسیس زندگی می کرد. او به خاطر کشتن یک استعمارگر اسپانیایی بین سال های ۱۵۳۹ تا ۱۵۴۲ شهرت یافت. او یکی از بسیار زنان بومی بود که تحویل اسپانیایی ها داده شد یا توسط آنها ربوده شد، تا به کار اجباری برای آنها پرداخته، یا بچه دار شوند. برخلاف آنچه استعمارگران از قبل پیش بینی کرده بودند، این منطقه ثروت و معدنی نداشت، لذا آنها به بیگاری کشیدن مردم بومی - به ویژه بردگی جنسی زنان در سنین باروری – روی آوردند.
... [مشاهده متن کامل]
آنچه در تاریخ در مورد ایندیا جولیانا ثبت شده مختصر است، اما همان مختصر هم تفاوتی بزرگ با آنچه از زنان معمول گوارانی مربوط به سال های آغازین استعمار در منطقه ریو دو لا پلاتا گفته می شود، ایجاد می کند. منبع اصلی از گزارشی معروف به نظریات می آید که کابزا د واکا در دسامبر ۱۵۴۵ به عنوان مدرک قضایی به شورای حکومتی ارائه کرد، این متن در واقع توسط پرو هرناندز، کاتب کابزا د واکا، به درخواست قبلی نوشته شده است. در بازگشت به اسپانیا در سال ۱۵۴۵ به عنوان یک زندانی، کابزا د واکا درگیر یک مناقشه حقوقی با شورای حکومتی شد که تقریباً هشت سال به طول انجامید و در آن حکم سختی دریافت کرد.
در سال ۱۵۵۵، پس از حل مشکلات قانونی و سفیدسازی چهره اش، و پس از دریافت مجوز سلطنتی، لوار نونز کابزا د واکا مطلبی با عنوان «رابطه و اظهار نظر فرماندار آلوار نونیز، در مورد آنچه او دربارهٔ ایندیا گفت» را همراه با یک گزارش قبلی از سال ۱۵۴۲ که به نام کشتی غرق شده بود گردآوری کرد. با این حال، او تصمیم گرفت که قسمت ایندیا جولیانا همراه با سایر بخش های گزارشی که نشان دهنده استفاده او از خشونت است، را از کتاب حذف کند، تا «از هر جمله ای که اجازه خواندن مضاعف را می دهد خودداری کند».
بر اساس گزارش کاوشگر اسپانیایی آلوار نونز کابزا د واکا، چندین نسخه متفاوت و متناقض از داستان ایندیا جولیانا در طول زمان پدیدار شده است، که برخی از آنها از طریق آثار تاریخی و برخی دیگر آثار ادبی است. بسته به موقعیت ایدئولوژیک، برخی گفتمان ها او را به عنوان یک جنگجو و نماد مقاومت بومی معرفی می کنند، در حالی که برخی دیگر او را به عنوان سازنده مشتاق ملت پاراگوئه و تسهیل کننده اتحاد با اسپانیایی ها توصیف می کنند. اگرچه نسخه ها در جزئیاتی، مانند تاریخ رویداد ( بین ۱۵۳۹ و ۱۵۴۲ ) ، نحوه کشتن کابررا یا چگونگی اعدام خودش متفاوت است، اما هسته اصلی داستان به طور کلی یکسان است: او شوهرش را کشت و زنان دیگر را ترغیب کرد همین کار را بکنند که به همین دلیل دستگیر و بعداً اعدام شد تا اخطاری باشد به دیگران تا از او پیروی نکنند.