این دست ان دست کردن


معنی انگلیسی:
dillydally, dither

پیشنهاد کاربران

این دست آن دست کردن ؛ تعلل و مسامحه کردن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . دست دست کردن. دست بدست کردن.
✍️ dilly - dally
مول مول کردن . [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درنگ کردن . به تأخیر انداختن . این دست آن دست کردن : بیهده چه مول مولی می کنی در چنین چه کو امید روشنی . مولوی

بپرس