دیکشنری
مترجم
بپرس
ایماس
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ایماس. ( ع مص ) بر مساس و بسودن اندام قادر گردیدن زن و سودن. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
بر مساس و بسودن اندام و قادر گردیدن زن و سودن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها