ایلیاتی

/~iliyAti/

معنی انگلیسی:
clannish, nomad, nomadic, tribal, tribesman

لغت نامه دهخدا

ایلیاتی. ( ص نسبی ) منسوب به ایلیات ( در تداول عوام ). ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ایلاتی شود.

فرهنگ فارسی

(صفت ) منسوب به ایلیات

مترادف ها

nomad (اسم)
بدوی، خانه بدوش، صحرانشین، چادر نشین، ایلیاتی

tribesman (اسم)
عضو قبیله یا طایفه، ایلیاتی، هم قبیله

tribal (صفت)
ایلیاتی، قبیله ای، ایلی، طایفه ای، تباری، سبطی

فارسی به عربی

بدوی

پیشنهاد کاربران

:در گویش گوغر به چادرنشینان گله دار وکشاورز آبادی های کوچک تر که ساده زیست تر وبی شیله پیله ترندگفته می شود. درکلیدر نیز به عنوان صفت دختری صحرانشین وبیانگردنزدیک به همین مضمون آمده است.
نمونه: دستگیره در از دست دختر ایلیاتی گرفت و آن چرخاند. ( کلیدر ج ۱ص۸ )
طوایفی

بپرس