ایلغار کردن

لغت نامه دهخدا

ایلغار کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تاختن. ( یادداشت بخط مؤلف ). تاخت بردن. ناگاهان بر سر کسی یا لشکری به انبوه زود آمدن. رفتن لشکری خرد بسرعت با مقابله دشمن مستعد یا گریخته. بسرعت و چالاکی بسوی دشمن رفتن. یراغ ، اسبی را گویند که از بسیاری سواری قابلیت آن پیدا کرده باشد که بر او سوار شده از جای به جای ایلغار کنند یعنی بزودی بروند. ( برهان ذیل یراغ ).

فرهنگ فارسی

تاختن . تاخت بردن

پیشنهاد کاربران

بپرس