ایلغار
/~ilqAr/
مترادف ایلغار: چپاول، حمله، شبیخون، غارت، لاش، نهب، هجوم
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) حرکت سریع سپاهیان بسوی دشمن هجوم یورش .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
ایلْغار
یورش سریع و شبیخون سپاهیان به سمت دشمن. شخص شبیخون زننده را ایلغاری و محل تاخت و تاز را ایلغارگاه می نامیدند.
یورش سریع و شبیخون سپاهیان به سمت دشمن. شخص شبیخون زننده را ایلغاری و محل تاخت و تاز را ایلغارگاه می نامیدند.
wikijoo: ایلغار
پیشنهاد کاربران
واژه ی ایلغار. ( ترکی - مغولی ، اِ ) بسرعت بر فوج دشمن دویدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . حرکت سریع سپاهیان بسوی دشمن. هجوم. یورش. ( فرهنگ فارسی معین ) . شبگیر و شبیخون. ( ناظم الاطباء ) . تاخت. || مسافت در شب با تندی و چالاکی. ( ناظم الاطباء ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
منبع. لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
ایلغار کلمه ای تورکی است که به معنی حمله شدید و ناگهانی است در لغتنامه های دهخدا معین شاهمرسی تورکی قید شده است
در لغت نامه و فرهنگ " ترکی آذربایجانی به فارسی " نوشته پرویز زارع شاهمرسی در کنار معانی مورد نظر شما از معنی بسیار زیبای " عهد و پیمان " نیز استفاده شده است .
این کلمه در تورک های آذربایجان بصورت " ایلقار " ' نام پسر و بیشتر نام دختر بکار میرود .
با تشکر
این کلمه در تورک های آذربایجان بصورت " ایلقار " ' نام پسر و بیشتر نام دختر بکار میرود .
با تشکر
ایلغار/ ایلغر: ایگلـﮥ مغولی، گسیل داشتن 1. یورش، اهانت، چپاول. 2. نگهبان، سوار نظام سبک. 3. تاخت آوردن، عضو چنین یورش و تاخت. 4. پادگان
هو
هجوم، نهب ، چپاول. کلمه ای مغولی در زبان فارسی.
هجوم، نهب ، چپاول. کلمه ای مغولی در زبان فارسی.