ایلام

/~ilAm/

لغت نامه دهخدا

ایلام. ( ع مص ) ( از «ال م » ) دردمند کردن. ( غیاث اللغات ) ( تاج المصادر بیهقی ). درد رسانیدن. ( منتهی الارب ). || دردمند شدن. ( المصادر زوزنی ). || ( از «ول م » ) طعام عروسی ساختن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مهمانی عروسی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). به طعام عروسی کسی را بردن. ولیمه دادن. مهمانی عروسی دادن. ( یادداشت بخط مؤلف ). || مجتمع و فراهم آمدن خوی و خرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

ایلام. ( اِخ ) یکی از شهرستانهای استان پنجم کشور است که سابقاً آن را پشتکوه می نامیده اند. این شهرستان در جنوب باختری استان واقع و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است : از طرف شمال به بخشهای ایوان و سومار از شهرستان شاه آباد. از طرف شمال خاور و خاور به شهرستان خرم آباد ( رودخانه صیمره حد طبیعی بین این شهرستان و شهرستان خرم آباد است ). از طرف جنوب به شهرستان دشت میشان استان ششم. از طرف جنوب باختری و باختر بکشور عراق.بواسطه وجود کبیرکوه و رشته های منشعبه از آن و پستی و بلندی هوای این شهرستان را به سه قسمت متمایز میتوان تقسیم نمود: 1 - مناطق مرتفع کوهستانی 2 - مناطق مرزی مهران و دهلران. 3 - مناطق بخش آبدانان ، دره شهر، شیروان چرداول و زرین آباد. مهمترین کوه شهرستان کبیرکوه است که در جهت شمال باختر به جنوب خاور کشیده شده. بخشهای بدره و دره شهر در دامنه های جنوب باختری آن واقع شده اند. رودخانه های شهرستان ایلام عموماً از کبیرکوه سرچشمه گرفته بر رودخانه صیمره و برخی از کشور ایران خارج و بعراق منتهی میشود. 1 - رودخانه هائی که بصیمره میریزد عبارتند از: رودخانه سرآب که در بخش شیروان چرداول جاری است. و رودخانه سرآب کلاران و سره آب ، زنجیر گسرو، رودخانه گنجه ، رودخانه کلیم ، رودخانه سیکان ، دره شهر، شیخ مکان در بخش دره شهر. 2 - رودخانه هائی که بدشت عراق منتهی میشوند عبارتند از: رودخانه کنجان چم ، رودخانه گاوی ، رودخانه چنگوله ، رودخانه میوات. محصولات عمده شهرستان ، گندم ،جو، حبوبات ، توتون و لبنیات است. در اکثر نقاط این شهرستان معدن نمک موجود است. شهرستان ایلام از ده بخش بنام چوار، صالح آباد، ارکاز، بدره ، دره شهر ( صیمره )، آبدانان ، دهلران ، مهران ، زرین آباد و شیروان چرداول تشکیل شده ، جمع قراء شهرستان 366 قریه است. جمعیت آن در حدود 105000 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ). ایلام را سابقاً عیلام می گفته اند ایلام یا سوزیان دولت قدیم و همسایه کلاده و پایتخت آن شوش بود وسلاطین آن کلده و بابل را تسخیر کردند و در زمان داریوش این مملکت تشکیل ساتراپی داد. انزان. انشان. رجوع به ایران باستان پیرنیا و نیز رجوع به عیلام شود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

در شهریور ۱۳۱۴ ه. ش . به موجب تصویبنامه هیئت وزیران نام [ حسن آباد پشت کوه ] به ایلام بدل گردید . مرکز تابستانی والی پشت کوه بود و در دره ای کوهستانی واقع است . ارتفاعات کبیر کوه در خاور و کوه مانشت در شمال شهر قرار دارد . دامنه های مشجر و جنگلهای انبوه بلوط منظره جالب توجهی به آن بخشیده است . ۳۲۴۷۶ تن جمعیت دارد .
(مصدر ) بدرد آوردن دردمند کردن الم افکندن .
دردمند کردن . درد رسانیدن

فرهنگ معین

[ ع . ] (مص م . ) به درد آوردن ، دردمند کردن .
[ ع . ] (مص م . ) به درد آوردن ، به رنج افکندن .

پیشنهاد کاربران

قوم ایلام ( Elam با دو تلفظ و معنا ؛ یکی اِل آم به معنای خدای عام و دیگری ایل آم به معنای ایل عام ) مخترع یکی از خطوط سه گانه میخی ( سومری - ایلامی - اُگاریتی ) می باشد. واژه زیگورات به معنای گور ها یا
...
[مشاهده متن کامل]
قبرهای زنده عنوان معابد خدایان در سرزمینهای سومر و ایلام بوده و واژه زیکورات به معنای کوره های زنده آجر پزی و سفال سازی و تف دادن الواح گلی. دو مرکز سرزمین ایلام یکی شوش ( susa ) بوده در استان خوزستان و دیگری آنشان ( anshan ) در استان فارس. ایلامیان و سومریان به خدایان پدر و مادر باور داشته اند. نام خدای پدر در زبان قوم ایلام هو ( hu ) بوده که در زبان قوم اکّد به یاهو و بعدا در زبان عبری به یهوَه و در زبان ماقبل اوستائی به اهو تحول یافته. اهو را مَزِدا یعنی هو اولیه را از خاطره پاک نکن بلکه آنرا به یاد داشته باش. اوستا هم در اصل و ریشه به شکل هوستا تلفظ و بیان میشده با دو معنا یکی خبری یعنی ستاینده هو و دیگری امری یعنی هو را ستایش کن. به زبان قوم ماد به شکل آوستا تلفظ میشده به معنای ستاینده آب که یکی از عتاصر چهارگانه حکمت اشراقی بوده. عنوان پیشوایان دینی قوم ایلام ( عیلام ) بصورت مفرد و جمع مُخ و مُخان کل گرا بوده که بعدا در زبان های اقوام ماد و پارس به مُغ و مُغان تحول یافته. هوم گیاه معروف قوم سومر مندرج در داستان حماسی گِلگامیش و بعد ها موبدان پارسی در اصل و ریشه یعنی به زبان قوم ایلام به شکل هوَم تلفظ و بیان میشده با دو معنا یکی از زبان خود هو یعنی من هو هستم و دیگری از زبان باورمند به هو یعنی هوِ من یا خدای من. معبد خدایان در سرزمین های سومر و ایلام هفت طبقه ای ساخته میشده اند که علت آن هنوز کشف نگردیده که آیا ریشه در باور به آسمان های هفتگانه داشته یا نه. حتا در مصر هم اولین پیرامید ها یا اهرام هفت طبقه ای احداث میشده اند. ترجمه واژه هو در متون قرآنی به شکل ضمیر سوم شخص مفرد یعنی او صحیح نمی باشد، زیرا اگر دو آیه قرآنی ؛ یکی لا اله الا الله و دیگری لا اله الا هو را مساوی قرار دهیم و کلمات مشابه را از طرفین تساوی حذف نماییم آنگاه الله = هو باقی خواهد ماند. لذا آیه دیگر قرآن در همین زمینه یعنی قل هو الله احد در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه خود پیامبر اسلام به معنای زیر بوده : بگو هو و الله یکی اند. پیشوند اِل ( el ) در عنوان قوم ایلام در زبان دو قوم کنعانی یکی اُگاریت و دیگری فینیقی نام خدا که بعدا در زبان آرامی به اِلی ( eli ) تبدیل شده که در کنار اله نام دیگری برای خدا بوده بخصوص به زبان ایسا ( عیسی ) .

ایلام ( بە کردی: ئیلام ، بە کردی لاتین:îłam ) مرکز استان ایلام است. جمعیت این شهر برپایهٔ سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۱۹۴٬۰۳۰ نفر بوده است. شهر ایلام در حصاری از کوه ها و ارتفاعات جنگلی واقع شده و آب و هوایی معتدل کوهستانی و بهاری دارد. دانشگاه علوم پزشکی ایلام و دانشگاه ایلام دو دانشگاه مهم این شهر هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

بسیاری بر این عقیده اند که ایلام به معنی کوهستان میباشد که اشاره به کردها دارد. در سوره فتح آیه ۱۶ کتاب قرآن خداوند از محمد میخواهد به سوی قومی جنگجو و پر قدرت بروند. ابوهریره درباره این آیه میگوید:اینها کردها هستند, کردهایی که روی تپه ها زندگی می کردند و یا از تپه ها بالا می رفتند. همچنین ابن عمر ( عبدالله پسر عمر ) از زبان ابوهریره نقل کرده است که:شما با قومی جنگ می کنید که کفش هایشان از پوست دامهایشان درست شده است. خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب تمام کنندهٔ < /ref> بدون برچسب < ref> ( ) .
معانی دیگر ایلام عبارت است از: طعام عروسی ساختن، ( منتهی الارب ) مهمانی عروسی کردن ( تاج المصادر بیهقی ) ، یه طعام عروسی کسی را بردن، ولیمه دادن، مهمانی عروسی دادن و مجتمع و فراهم آمدن خوی و خرد ( منتهی الارب ) ، ( آنندراج ) ، ( ناظم الاطبا ) . این معانی معانی همگی بامسمی و متناسب با ویژگی های منطقه ای و بومی ساکنان این نواحی است. در محاورات و نقل قول ها، ذکر نام ایلام به صورت «عیلام» غلط است؛ زیرا که عیلام با ع به معنای کفتار نر است. مأخوذ از منتهی الارب.
ایلام در دورهٔ قاجار به این علت که مقر تابستانی والی بود به پشتکوه معروف بوده است و در شهریور سال ۱۳۰۷ شمسی به ایلام تغییر نام یافته است. این شهر در سال۱۳۵۲ از استان پنجم به مرکزیت کرمانشاه جدا شد و تبدیل به استان شد.
مفصل ترین گزارش در باب مرگ مهدی خلیفهٔ عباسی در ماسبذان، توسط طبری گزارش شده است. وی حدود چهار صفحه در خصوص رفتن مهدی به ماسبذان و وفات او نوشته است؛ و این که در همان جا فوت می کند و محل دفن او در دهکدهٔ «رذ» که از دهکده های ماسبذان بوده و در شهر ایلام امروزی واقع شده بود؛ و تاریخ آن را سال ۱۶۹ ذکر کرده است. از واضح، ناظر مهدی آورده اند که گوید: «مهدی، در ماسبذان، در دهکده ای به نام رذ به شکار رفت و … سگان از پی آهویی برفتند. وی نیز همچنان از پی آن بود، آهو از در خرابه ای بیرون دوید، سگان از پی آن بیرون دویدند، اسب نیز از پی سگان به درون دوید که پشت وی بر در خرابه بشکست و همان دم بمرد. » رستم رفعتی چنین می آورد: «قبر مهدی خلیفه عباسی در ده بالا - ایلام کنونی - بود و تیره هایی از ایل دهبالایی خادمین این قبر بودند. بر روی این قبر تا سال ۱۳۱۴ بارگاهی برقرار بود اما این اثر تاریخی - اسلامی در سال ۱۳۴۳ تخریب شد. » از اوایل قرن چهارم تا اوایل قرن ششم ایلام به عنوان یک شهر مهم برای مدتی هم به عنوان پایتخت فصلی خاندان حسنویه کرد درآمد. ایلام برای مدت زیادی هم به عنوان یکی از مناطق ایالت کرمانشاهان درآمد. اما ایلام کنونی در سال ۱۳۰۸ شمسی در منطقه ای که «حسین آباد» نامیده می شد از نو احداث گردیده و یک سال بعد با توجه به سابقه تاریخی و تصویب فرهنگستان ایران به نام «ایلام» نام گذاری شده است.

ایلامایلامایلامایلامایلامایلام
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/ایلام
بعد از یزد گرد سوم ، از دختران ساسانی ( پارسی ) با اعراب، و بعضی ها با کورد های ایلامی ازدواج کردند.
بدین ترتیب ایلامی هایی با رگ یا ریشه ساسانی متولد شدند و میان ایلامی ها ( که از کورد های اصیل هستند ) زندگی کردند.
واقعیتی که هرگز گفته نشد!!
تمام خانواده ساسانی از بین نرفته اند.
شهربانو ( شاه زنان ) دختر یزدگرد سوم اهل پارس بود، اما با امام حسین ازدواج کرد و امام سجاد رو به دنیا آورد.
از دیگر دختران ساسانی ( پارسی ) هم با کورد های ایلامی ازدواج کردند، در نتیجه ایلامی هایی با رگ ساسانی به دنیا اومدندو میان ایلامی های اصیل زندگی کردند، هرچند آنها هم به دلیل پدران خویش، کورد شناخته میشدند.
...
[مشاهده متن کامل]

بدین ترتیب این کلمه ی پارسی بر روی یک استان کورد گذاشته شده.

سرافراز باد قوم ریشه دار و با اصالت لک و لکستان بزرگ . ئاواته م سَربَرزی گیشت وه لاتی لکستانَ - نیشتیمانی ئازیزه م - ئیلام ، لورستان ، کرمانشان ، همه ذان ، هر بژی وه لاتی له کستانه م
طایفه آسترکی یکی ازطوایف باب دورکی شاخه هفت لنگ ایل بختیاری می باشد که قدمتش به هزاران سال قبل برمیگردد.

مولف کتاب تاریخ و فرهنگ بختیاری ( عبدالعلی خسروی ، کتاب سوم ) می نویسد :طایفه آسترکی از کهن ترین طوایف بختیاری می باشد و نام آسترکی سابقه ( 3800 ) ساله دارد و این پیشینه مربوط می شود به دوران پادشاهی آشتروک ناهونته ایلامی در شهرستان ایذه که آن روزگاران� آنزان� بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین درسنگ نوشته یافت شده از عقیلی نزدیک شوشتر که دکتر گیرشمن آنرا ترجمه کرده ازقول ( آنتاشکال ) که یکی ازپادشاهان ایلام بودچنین مینویسد: من آنتاشکال فرمانروای سرزمین آنزان ( آنشان ) و کوه های بختیاری هستم اگر چنین باشد پس باید نسل بختیاریها از پادشاهان ایلام دانست، طی تحقیقات به عمل آمده نشان میدهد که کهن ترین طایفه ای که در بختیاری میتوان روی آن پافشرد آسترکی است. و قدمت آسترکی به دوران آشتروک ناهونته میرسد و این طایفه خود را از اعقاب و اسلاف این پادشاه ایلامی میدانند و دلیل این ادعا را قرابت واژه آستروک و آشتروک خوانده اند. همچنین لازم به ذکر است بختیاری ها حرف ش را به س تبدیل می کنند که آشتروک به آستروک و سپس به آسترک تبدیل شده

اما کلمه آشتروک به معنی آستاره و ستاره میباشد و ناهونته معنی خورشید می دهد.
ناهونته در اصل همان آناهیتا=ناهید میباشد.
بااین وصف آشتروک ناهونته=ستاره خورشید.

همچنین کلمه آسترک یا آستراک همان ستاره میباشد که با ( ی ) آخر پسوند نسبت به آن داده اند.
نام بختیاری با به حکومت رسیدن تاجمیرخان آسترکی به لربزرگ اطلاق شده است.

یکسان بودن تبار ایلامیان و پارسیان
پرو ﺸﮕﺮ ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﻮﺭﻧﺎ ﻓﯿﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﮑﺎﺵ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ 3500 ﺗﺎ 6000 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺗﭙﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻭ ﮔﻮﺭﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩﻫﺎﯾﯽ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺗﻤﺪﻥ ﺍﯾﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺖ .
...
[مشاهده متن کامل]

ﺩﺭ ﺣﺪ ﻓﺎﺻﻞ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ 1386 ﺗﺎ 1388 ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻬﺮﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺵ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ او ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ 8 ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯾﻼﻣﯽ ‏ ( ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺷﻮﺵ ﻭ ﺩﺯﻓﻮﻝ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ 1500 ﺗﺎ 2000 ﭖ . ﻡ ‏ ) ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺎﺭﮐﺮﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭﯼ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻭﺳﻌﺖ ﺑﻮﻡ ﻧﮕﺎﺭﺍﻧﻪ ‏ ( ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ‏ ) ﻭ ﻧﯿﺰ ﺷﻤﺎﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ‏ ( 17 ﻧﻤﻮﻧﻪ ‏ ) ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪُ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺒﺎﺭ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﺩﻧﺪﺍﻧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﯽ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺧﻮﺯﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺩﺯﻓﻮﻝ، ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻼﻣﯿﺎﻥ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﯿﻠﮑﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺮﯾﻨﮕﯽ 6000 ﺳﺎﻝ، ﻣﺎﺭﮐﺮ M17 ﻭ R1a ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪ .
ﻫﺎﭘﻠﻮ ﮔﺮﻭﻩ M17 ﺷﺎﺧﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺳﺘﻪ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺮ ﯾﺎﻓﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﺯ P ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺎﻭﺭﯼ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻏﺮﺑﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺍﺳﻼﻭﻫﺎﯼ ﺭﻭﺱ G ، ﺍﺳﻼ ﻭﻫﺎﯼ ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ T ، ﮐﺮﻭﺍﺕ ﻫﺎ ) ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﮑﺎﻧﺪﯾﻨﺎﻭﯾﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻧﺮﻭﮊ ( ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺮﯾﺶ & ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻭ . . .
ﻫﻢ ﺭﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﻌﻨﯽ R1b ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ – ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﻏﺮﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ E ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺭﺍﯾﺞ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﺺ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻣﯽ ﭼﻮﻥ ﻋﺒﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﯾﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﺯﺭﺩﭘﻮﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺧﻮﺯﯾﺎﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺩﻋﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﺶ ﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻓﻼﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﮐﻬﻦ ﻫﻢ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﺗﯿﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎ، ﭘﺎﺭﺳﯿﺎﻥ، ﮐﺮﺩﻫﺎ، ﺁﺫﺭﯼ ﻫﺎ، ﺍﺭﻣﻨﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ، ﺑﻪ ﺳﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻧﺎﺁﺭﯾﺎﯾﯽ، R1a ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﺸﺖ .
ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻭﻟﯿﺮﺍﻥ ﺩﻣﺎﻭﻧﺪ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﺲ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ‏ ( ﺍﺳﻼﻣﯽ ‏ ) ﺑﻢ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎ، ﻭﺟﻮﺩ ﻫﺎﭘﻠﻮﮔﺮﻭﻩ R1a ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺷﺪ.
�با سپاس از استاد سورنا فیروزی�
شماعلاوه بر نظر می توانید مطالب خود را به ایمیل ( info@tezhgah. ir ) یا قسمت تماس با ما بفرستید نشر مطالب جنبه خبری و لزوما دیدگاه سایت نیست. .
منبع. https://tezhgah. ir/597 - یکسان - بودن - تبار - ایلامیان - و - پارسیان. html

واژه ایلام صد درصد پارسی است
واژه ( ایل ) ( ایلام ) واژه ای ایرانی است که از واژه ( ایر، ایرمان ) در زبانِ پارسی میانه - پهلوی برگرفته شده است، هرچند که این واژه ریشه یِ اوستایی نیز دارد. دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) در زبانهایِ ایرانی و هندواروپایی رواگمند ( رایج ) بوده است ( ایر/ایل ) ، ( ایرمان/ایلمان ) .
...
[مشاهده متن کامل]

( ایر ) در زبانِ پارسی میانه - پهلوی به چمِ ( نژاده، اصیل زاده، یَل ) و ( ایرمان ) به چمِ ( دوست، یار ) بوده است؛
چنانکه در رویه هایِ 30، 31 و 232 آمده است
پیوستِ دیدگاهِ پیشین:
در زبانِ اوستایی ( ایرا ) به چمِ ( گروه، دسته، ارتش، تیپ ) بوده است.
در رویه یِ 260 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا ) آمده است.

ایران به عاشور میگه اشور به عیلام میگه ایلام منظور شهر ایلام نیست دولت عیلام هستش که عیلام وعاشور فرزندان سام هستند که هردو تاسیس دولت کردند این داستان دیگه ثابت شده بیخودی خودتونو سبک نکنید دولت عیلام سامی بود و شهرهای زیادی داشت که اقوام زیادی دران ساکن بودن نمیدونم کجاش عجیبه
شهری کردنشین در غرب ایران که افراد نامدار زیادی در حوزه علم دارد مثل دانشمندان هسته ای ترور شده
در زبان عربی گشتم واژه ایلام نیافتم. می شود بگویید چرا ایلام را از مصدر عربی گرفته و معنی کرده اید؟
اگر مثال تاریخی وجود دارد، اگر جمله ای هست بیاورید در غیر این صورت معنی را تغییر بدهید.
ایلام در زبان کردی ایلامی به معنای "کنار من " است. از هر ایلامی بپرسید این معنی را تصدیق میکند.
...
[مشاهده متن کامل]

در خصوص تاریخچه این واژه نیز معانی دیگری ذکر شده این معانی نیز سندیت بیشتری نسبت به معنای ذکر شده در سایت شما دارند.

ایلام
از آنجا که ایلام، بین خوزستان، بین النهرین، لرستان و کرمانشاه قرار دارد، لذا در دوره اشکانیان، جزو ماد بزرگ بوده که به تصرف ارشک درآمد. خرابه های شهر باستانی �سیروان� در شهرستان سیروان در شمال استان ایلام، وجود دارد که به عقیده برخی از آثار و شهرهای دوره اشکانی محسوب می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

در دوره ساسانیان، استان ایلام جزء سرزمین �پهله� یا �پهلو�، یعنی استان بزرگی بود که بعدها توسط اعراب جبال نامیده شد. پهله سرزمینی بود که شامل اصفهان، ری، همدان، کرمانشاهان، دینور، ماسبذان یا ماسبتان ( شمال و شمال غرب استان ایلام امروزی شامل ایلام، مهران، ملکشاهی، ایوان، سیروان و چرداول ) ، مهرجانقذق ( مهرگان کده در قسمت های جنوب شرقی و شرق استان ایلام شامل دره شهر و صیمره و نواحی اطراف آن ) ، نهاوند، کوفه، قم، قزوین، کومش و آذربایجان بوده است. ایلام را سرزمین قلعه های ایران می توان نامید.

هَر بژی لک و لکستان
ئاواخته م سَربَرزی ئیرونَ
ئاواخته م مانائی و بَخته َوری لکستان ئو کوردستانَ . هَربژی وِلاتی ئازیزم .

نام شهری کرد و لک نشین در غرب ایران
داستانی کردنشین در غرب ایران که با کشور عراق هم مرز است ویکی از بزرگترین منطقه آسیاست درپیشینه تاریخی
ناهمسو با برداشت های بی پایه برخی از هم میهنان ، واژه " ایلام " نه یک واژه ایرانی بلکه یک واژه آرامی و به معنای سرزمین کوهستانی است ، مردمانی که در این سرزمین زیسته و تمدن باشکوهی را پدید آوردند خود را " هلتمتی یا هتمتی" و زیستگاهشان را "هتمتیان" یعنی سرزمین کوهستانی نامیدند که همین واژه را آرامی ها ، آشورها و بابلی ها ایلام خواندند و در روزگار هخامنشیان " انشان" نام گرفت .
...
[مشاهده متن کامل]

از فرمانروایان بنام هتمتی می توان از کوتیر ناخونته و شتروک ناخونته نام برد که پرستشگاه " این شوشیناگ" را برای خدای هتمتیان ساختند که امروزه ویرانه های آن در نزدیکی شهر شوش " چغازنبیل" خوانده می شود.

ایلام =ایل ام
ایل= اِل /ایل /ییل/ ائیل معنی اهالی
ام= مادر آسمانی
ایلام=ایل مادر آسمانی=اِلا میترا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس