ایل چاپشلو یکی از ایل های بزرگ ترک در ایران است. این طایفه از تیره های بزرگ ایل استاجلو می باشد. چاپشلوها در استقرار حکومت شاه اسماعیل یکم سهم جدّی داشتند. ظاهراً در این زمان، چاپشلوها در آذربایجان بودند و بعدها در خراسان ساکن شدند.
... [مشاهده متن کامل]
سران و خان های چاپشلو بیش از یک سده، در زمرهٔ بزرگان دولت صفوی بودند. اوغلان امت چاپشلو، در آغاز کار اسماعیل جوان در ۹۰۵، در ساروقیه دو ماه میزبان او بود. در ۹۱۱، شاه اسماعیل وی را نزد علاءالدوله ذوالقدر، حاکم ناحیهٔ شرقی آناتولی و بخش علیای رود فرات، فرستاد تا او را به اطاعت شاه اسماعیل فراخوانَد. علاءالدوله توجهی نکرد و اوغلان امت را حبس کرد. او دو سال در زندان علاءالدوله بود و سرانجام گریخت و نزد شاه اسماعیل بازگشت. شاه نیز، برای قدردانی از اوغلان امت، روستای یزدکان، از توابع خوی، را به رسم سیورغال به او واگذار کرد.
چاپشلوها در جنگ چالدران شرکت داشتند و تعدادی از آنان نیز کشته شدند. آنان در کشمکش قدرت میان صاحب منصبان دوره شاه طهماسب اول نیز حضور داشتند.
در دورهٔ سلطنت شاه طهماسب، برخی از سرداران چاپشلو صاحب منصب بودند. حسین بیگ چاپشلو تا هنگام مرگش در ۹۶۸، قورچی تیروکمان شاه طهماسب بود. یوسف بیگ چاپشلو در ۹۸۱ از سوی شاه طهماسب به داروغگی تبریز منصوب شد. او می بایست به شورشی که از ۹۷۹ در این شهر ادامه داشت، پایان می داد. همچنین، شاهقلی سلطان چاپشلو در آخرین سال های سلطنت شاه طهماسب، حاکم هرات بود و الغوث سلطان چاپشلو نیز در ۹۸۴، حکومت کلوت و شوشتر را برعهده داشت.
در دورهٔ سلطنت محمد خدابنده ، سلمان خان استاجلو حاکم شروان شد و تعدادی از خانزادگان چاپشلو را با خود به آنجا برد. چاپشلوها در کشمکش قدرت میان طوایف قزلباش، بر سر سلطنت عباس میرزا، جانب او را داشتند. مرشدقلی خان استاجلو، که وی را از طایفهٔ چاپشلو دانسته است ) ، که نقشی اساسی در به سلطنت رسیدن شاه عباس یکم داشت و وکیل السلطنهٔ او بود، در آغاز حکومت شاه عباس، به دستور او کشته شد. پس از قتل وی، عده ای از خان های چاپشلو، که خویشاوندان یا برکشیدگانش بودند، به گیلان گریختند و به خان احمدخان گیلانی پناه بردند. وی به اصرار و تهدید شاه عباس آن ها را تسلیم کرد. به دستور شاه، تعدادی از سران چاپشلو به قتل رسیدند.
... [مشاهده متن کامل]
سران و خان های چاپشلو بیش از یک سده، در زمرهٔ بزرگان دولت صفوی بودند. اوغلان امت چاپشلو، در آغاز کار اسماعیل جوان در ۹۰۵، در ساروقیه دو ماه میزبان او بود. در ۹۱۱، شاه اسماعیل وی را نزد علاءالدوله ذوالقدر، حاکم ناحیهٔ شرقی آناتولی و بخش علیای رود فرات، فرستاد تا او را به اطاعت شاه اسماعیل فراخوانَد. علاءالدوله توجهی نکرد و اوغلان امت را حبس کرد. او دو سال در زندان علاءالدوله بود و سرانجام گریخت و نزد شاه اسماعیل بازگشت. شاه نیز، برای قدردانی از اوغلان امت، روستای یزدکان، از توابع خوی، را به رسم سیورغال به او واگذار کرد.
چاپشلوها در جنگ چالدران شرکت داشتند و تعدادی از آنان نیز کشته شدند. آنان در کشمکش قدرت میان صاحب منصبان دوره شاه طهماسب اول نیز حضور داشتند.
در دورهٔ سلطنت شاه طهماسب، برخی از سرداران چاپشلو صاحب منصب بودند. حسین بیگ چاپشلو تا هنگام مرگش در ۹۶۸، قورچی تیروکمان شاه طهماسب بود. یوسف بیگ چاپشلو در ۹۸۱ از سوی شاه طهماسب به داروغگی تبریز منصوب شد. او می بایست به شورشی که از ۹۷۹ در این شهر ادامه داشت، پایان می داد. همچنین، شاهقلی سلطان چاپشلو در آخرین سال های سلطنت شاه طهماسب، حاکم هرات بود و الغوث سلطان چاپشلو نیز در ۹۸۴، حکومت کلوت و شوشتر را برعهده داشت.
در دورهٔ سلطنت محمد خدابنده ، سلمان خان استاجلو حاکم شروان شد و تعدادی از خانزادگان چاپشلو را با خود به آنجا برد. چاپشلوها در کشمکش قدرت میان طوایف قزلباش، بر سر سلطنت عباس میرزا، جانب او را داشتند. مرشدقلی خان استاجلو، که وی را از طایفهٔ چاپشلو دانسته است ) ، که نقشی اساسی در به سلطنت رسیدن شاه عباس یکم داشت و وکیل السلطنهٔ او بود، در آغاز حکومت شاه عباس، به دستور او کشته شد. پس از قتل وی، عده ای از خان های چاپشلو، که خویشاوندان یا برکشیدگانش بودند، به گیلان گریختند و به خان احمدخان گیلانی پناه بردند. وی به اصرار و تهدید شاه عباس آن ها را تسلیم کرد. به دستور شاه، تعدادی از سران چاپشلو به قتل رسیدند.