ایفا کردن


معنی انگلیسی:
render, enact, perform

مترادف ها

perform (فعل)
انجام دادن، بازی کردن، نمایش دادن، اجرا کردن، کردن، بجا آوردن، ایفا کردن

فارسی به عربی

اد

پیشنهاد کاربران

بپرس