دیکشنری
مترجم
بپرس
ایفا کردن
معنی انگلیسی
:
render
,
enact
,
perform
دنبال کنید
مترادف ها
perform
(فعل)
انجام دادن، بازی کردن، نمایش دادن، اجرا کردن، کردن، بجا آوردن، ایفا کردن
فارسی به عربی
اد
پیشنهاد کاربران
execute
کار با فایده کردن
اجرا کردن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها