ایضا

/~eyzan/

مترادف ایضا: بازهم، علاوه براین، نیز، هم، همچنین

معنی انگلیسی:
ditto, also, me-too

لغت نامه دهخدا

( ایضاً ) ایضاً. [ اَ ضَن ْ] ( ع ق ) مأخوذ از تازی ، باز و نیز. ( ناظم الاطباء ).هم و نیز. ( آنندراج ). دوباره. دیگر بار. بار دیگر. مکرر. هم. ( یادداشت بخط مؤلف ) : ایضاً دستورالعملی در باب دیگر. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 213 ).
آن کل عفریت روی با همه زشتی
قالی بافد همی و ایضاً محفور.
سوزنی.
اندس ایضاً کیخسرو بنا کرده. ( تاریخ قم ص 81 ).
|| در تداول عامه به معنی همه و کل و تمام استعمال میشود. ( یادداشت بخط مؤلف ): یکی کیسه صدتومانی ایضاً دوهزاری امین السلطانی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

نیز، بازهم
نیز باز هم .
ماخوذ از تازی بازونیز . هم ونیز

فرهنگ معین

(اَ ضَ نْ ) [ معر. ] (ق . ) نیز، باز هم .

فرهنگ عمید

نیز، بازهم.

جدول کلمات

بنیز

مترادف ها

ditto (قید)
ایضا، بشرح فوق

idem (قید)
ایضا، در همانجا

ibidem (قید)
ایضا، در همانجا، تکرار می شود

پیشنهاد کاربران

ایضاً له: از اوست. اوراست. وراست. نیز. هم. همچنین. نیز هم . هم نیز.
✍ پارسا
✅ ایدون
❌ اَیضاً
تازیان واژه ی "اَیضاً" را از �ایدون� پارسی ستانده و در زبان شان دگرانده اند:
❌ ایضاً ( تازی شده )
✅ ایدون
➖�ایدون� به چَمِ "چُنین".
✅ هَمیدون ( هم ایدون )
...
[مشاهده متن کامل]

☑️ همچُنین
❗️در سیاهه ها ( فاکتورها ) ، بارنامه ها، برگ های خرید و برگه هایی که کالایی، شماره ای یا چیزی را پِهرست ( فهرست، لیست ) می کنند و ستونی می نویسند، نشان دوبَرسُو ( تنوین فتحه : ً ) می گذارند که نوشته باشند "چنین، همچنین"؛ بِدین آرِش ( مفهوم ) که 'این کالا/شماره/چیز/. . . ، همچنین مانند بالایی است'.
❌ فَتحه
✅ بَرسُو
✅ زِبَر
❌ کسره
✅ زیرسُو
✅ زیر
❌ ضَمّه
✅ پیش سُو
✅ پیش
❌ تنوین فتحه
✅ دوبَرسُو
❌ تنوین کسره
✅ دوزیرسُو
❌ تنوین ضَمّه
✅ دوپیش سُو
➖در نوشته های/گفته های روزمره، واژه ی "ایضاً" را می بینیم/می شنویم.
❗️آری، چه واژگانی پارسی که در گذر سَده ها، هزاره ها به دیگر زبان ها رفته، دگرانده شده، باز در ریختی دیگر به زبان ما برگشته است.
واژه ی "کیک" یک نمونه است. تازی "کعک" گوید، در اروپا و آمریکا "Cake" گویند.
📚 فردوسی بزرگ :
از ایرانیان پاسخ ایدون شنید
که تا رزم، لشکر نیاید پدید
چنین داد پاسخ که ایدون کنم
که کین از دل شاه بیرون کنم
کنون کشتن رستم آریم پیش
ز دفتر هَمیدون به گفتار خویش
سزد گر نیاری به جان شان گزند
سپاری هَمیدون به مَن شان، به بند
✳️ جاویدان ایرانی و ایران. . .

ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی ایضاً:
ایضا
ایضا eyzan: این واژه در عربی از ریشه ی ایض، آض ساخته شده و یئیض و ایضا از آنها گرفته شده است. ( فرهنگ های العین، لسان العرب، مجمع البحرین ) .
همتای آن در پارسی امروزی نیز می باشد که ن در آغاز واژه است در حالی که در ایضا، نون در پایان واژه است. پس ایضا از پارسی ایدون ( این چنین؛ و نه همچنین ) گرفته نشده است.
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
نیز، همچنین ( دری )
انیچ anic، انیز aniz ( پهلوی )

سره ان پارسی است دهخدا هیچ زبان نمیداند ایضا برگرفته از ایذا/ایدا/ایدون پارسی است
هر چند که شمارک خود باز راندم ٭ مرا تو ماندی، بر تو موقوف ماندم الهی! ار شمار تو بدرد من می راست ایذ من بیشم.
...
[مشاهده متن کامل]

خواجه انصاری هریوی
فقال له مردانشاه بن زادا نفرخ: کیف تصنع بدهویه وبیستویه. قال: اکتب عشرا ونصف عشر قال: فکیف تصنع بوید، قال: اکتب وأیضا، قال: والنیم النیف والزیادة بزاد
مردانشاه به صالح گفت با دهویه و بیستویه چکنی گفت نویسم عشرا و نصف عشرا و گفت چه کنی با و ایدا گفت مینویسم ایضا گفت چکنی با نیم گفت مینویسم نیف و ابزود را زیاده مینویسم

بلکه
مضافاً اینکه.
علاوه بر این.
همچنین.
کلمۀ ترکی: ایزان izan =پیگیر باش، تعقیب گن، دوباره انجام بده، ادامه بده، دنبال کن، و. . . - احتمالاً با کلمِۀ ایضاً= بازهم، علاوه براین، نیز، هم، همچنین، دوباره. دیگر بار. بار دیگر. مکرر. مرتبط است
ایزiz=پی، ردپا، رد، نام، نشان، علامت، اثر، پشت، عقب، دنباله، پشتوانه، و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

ایزاiza، Yza = دنباله دار، نشاندار، علامت دار، پشتوانه دار، پشت سر هم، مکرر، دنبال هم، دوام دار، مداومت، ادامه دار، و. . – izarlamak ایزارلاماک= پیگیری کردن، دنباله روی کردن، تکرار کردن، تعقیب کردن، کاری را مکرر انجام دادن، و. . . - ( iziň ایزینگ، ایزانگ= پیگیری، عمل پی گیر، تعقیب، مداومت، اصرار، )
ol iziny izan اُل ایزی ایزان= آن ردپا را دوباره ( مکرر, باز هم ، و. . . ) تعقیب کن
olar iz iza ( izina ) geldiler اُلار ایز ایزا ( ایزینا ) گلدیلِر= آنها بدنبال هم ( پشت سر هم ، مکرر، باز هم، و. . ) آمدند - �ene iziňa git ینه ایزینگا گیت= دوباره به عقب برگرد - ol �ene izina gitdy اُل ینه ایزینا گیتدی = او دوباره به عقب برگشت - ol yere iyz iyzina bar اُل یره ایز ایزینا بار= به آنجا باز هم ( پشت سر هم، دوباره، دگر بارو. . . ) برو

همچنین، به علاوه، باز هم و. . .
ایضاً در اصل ( هیز ان ) فارسی؛ از ترکیب سه واژه ( هی ؛ ز ؛ آن ) درست شده ؛ ( هی ) به معنی هم همیشه ؛ همه ؛ و ( ز ) مخفف از ؛ و ( آن ) ضمیر اشاره و رویهم یعنی ( همه از آن ) یا ( همه چنین ) است ؛این واژه در برخی از گویش های محلی ما به ریخت ایزن؛ ایدن ؛ایدون استفاده میشود
هم، نیز
همچنین. نیز. هم. بازهم. علاوه بر . همینطور .
مثلا. ا انتما تکتبون ایضا؟
ا هن یفعلن ایضا؟
همچنین
مواردی ایضا برگرفته از لغت پارسی اَیْدِی به ماناک نیز و. همچنین است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس