ایصاب. ( ع مص ) ( از «وص ب » ) بیمار شدن. || بیمار گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). دردمند کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || پیوسته بودن بر چیزی و نیکو قیام نمودن برآن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || مواظب شدن بر چیزی. ( از ناظم الاطباء ). پائیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || فرزندان بسیار زادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). فرزندان بسیار آوردن. ( از ناظم الاطباء ). || پیه پیدا شدن در شتر و ناقه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). برقرار ماندن پیه ماده شتر. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).