ایستنگاه

پیشنهاد کاربران

چایگاه ایستادن که مخفف آن ایستگاه شده است
انوشیروان در شکارگاه حاجت نمک کردامیری روانه روستاشدکه نمک بیاورد فرمود نمک به بهابگیر گفت نمک را قدری نیست که بها بپردازم گفت بیدادگری هم اول قدری نبود وهرامیری مقداری بآن افزود تا ظلم و ستم امروزی ریشه
...
[مشاهده متن کامل]
و بنیان گرفت بعد شعر. . . اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی. . . در آورند امیران او درخت از بیخ. . . بیک بیضه که سلطان ستم روا دارد. . . . کشند لشکریانش هزار مرغ به سیخ. . . حال واژه نوشیروان و غلامی در کتب قدیمه تحریف شده یا سعدی تقیه کرده است چون غلام و کودک نوازی و لواط در عرب مرسوم بود وایرانیان غلام و کنیز به کلینداشته اند و در داستان بهرام گور هم ساقی خنیاگر و چنگ نواز شهنشاه را با نام کنیز نوشته اند والی بیشتر شاعران نام انوشیروان را خسرو یا معرب آن کسری نوشته اند و یا این حکایت بکلی از سعدی نیست. . .

aistongahیاistangahهمان ایستگاه امروزی است که مخفف ایستادن گاه است و این واژه یا از سنسکریت یا از پهلوی و یا از پارسی دری دوقرن پیش که انگلیس بر شبه قاره هند و خاور میانه تسلط داشت و بر اثر خط کشی های
...
[مشاهده متن کامل]
او بر نقشه جغرافیا غیر از بلاد روس دیگر بلاد بنام کشور پایه گرفت و مرز بین المللی شد و لذا انقلاب کمونیستی روسیه را هم به انزوا. کشید و هم خیلی به ضرر روس وکشور های کم جمعیت و وسیع کمونیست تمام شد و لذا ورشکستگی آن زنگ خطری برای چین شد که اکنون حزب کمونیست فقل یک سنبلیک است ولی نظام سرمایه داری است

ایستگاه جای ایستادن وهنوز در خراسان و افغانستان کاربرد دارد و istation انگلیسی از این واژه قشنگ اقباس و انشقاق گرفته است

بپرس