ایساق

لغت نامه دهخدا

ایساق. ( ع مص ) بار کردن شتر را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( از اقرب الموارد ). || بسیاربار گردیدن خرما بر درخت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). بسیاربار شدن خرما. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ فارسی

بار کردن شتر را

پیشنهاد کاربران

بپرس