ایساع

لغت نامه دهخدا

ایساع. ( ع مص ) ( از «و س ع » ) توانگر شدن. ( منتهی الارب ) ( المصادر زوزنی ) ( آنندراج ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24 ). || تمام فرارسانیدن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || فراخ گردانیدن نعمت را بر کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

توانگر شدن یا تمام فرار رسانیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس