ایزغنج. [ زُ غ ُ / غ ُ ] ( اِ ) جوال. ( برهان ) ( آنندراج ) : آن بادریسه هفته دیگر غضاره شدو اکنون غضاره همچو یکی ایزغنج گشت.؟ ( از حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ).