ایروه

لغت نامه دهخدا

ایروه. [وِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کاوه بخش پاپی شهرستان خرم آباد و دارای 160 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه سارها تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنین از طایفه فولادوند و عموماً چادرنشین می باشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 )

پیشنهاد کاربران

پرچم ایل بساک و طایفه کریوند در مرزها آسمان است.
دوباره
میسازم
وطن
به امید اتحاددوباره ایلم
پرچم ایروه ها بالا
اهالی روستای ایروه تا چند سال پیش از طایفه کائد فولادوند وکریوند بساک و سادات بوده اند ولی در چند سال اخیر از طوایف مختلف در روستا سکونت پیدا کردند که اکثرا به شکل خوش نشینن و از خود زمین و باغی ندارند چون اساکنین قبلی با وجود مهاجرت زمینها و املاک خود را حفظ کرده اند
ایروه اسم یک فرمانده یاحاکم یهودیست که حدود 5000 سال پیش دربالای روستای کنونی در تپه ای بنام سر قلعه زندگی می کردنند . وهیچ کدام از ساکنین فعلی آن فولاد وند یا چادور نشین نیستند از قدیمی ترین روستاهای لرستان می باشد