ایراک

لغت نامه دهخدا

ایراک. ( حرف ربط مرکب ) زیرا که.( آنندراج ). بدان سبب که. از این رو که :
دسترست نیست جز بخواب وخور ایراک
شهر جوانی پر از زر است و وشانه.
ناصرخسرو.
سخن باید که پیش آری خوش ایراک
سخن بهتر بسی از پیشیاره.
ناصرخسرو.
پرهیز کن از جهل به آموختن ایراک
جهلت مثل عورت و پرهیز ازار است.
ناصرخسرو.
حلاج دکان گذاشت ایراک
جز آتش در دکان ندیدست.
خاقانی.
ترا بمهره و حقه فریفتند ایراک
چو حقه بیدل و مغزی چو مهره بی سروپا.
خاقانی.
نبازد بر جهان خاقانی ایراک
جهان امروز چون اویی ندارد.
خاقانی.

فرهنگ معین

حرف ربط به معنای زیراک .

فرهنگ عمید

زیراکه.

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
واژه ی ایراک از ریشه ی واژه ی اراک فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

ایراکایراکایراکایراک
ایراک*اراک*
نام قدیم عراق به معنی
ایران کوچک
irak