ایراف

لغت نامه دهخدا

ایراف. ( ع مص ) ( از «ورف » ) فراخ افتادن سایه و دراز گردیدن آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

ایراف. ( اِخ ) نام پدر اردا است که اورا ارداویراف خوانند و پارسیان زردشتی او را حکیم مرتاض کامل دانند. ( برهان ). رجوع به ارداویراف شود.

پیشنهاد کاربران

به تازگی متوجه این شدم که ایراف نام یک خبرگزاری است که اخبار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مرتبط با افغانستان و ایران را منتشر می کند

بپرس