ایدی


برابر پارسی: ( آیدی ) شناسه | ( آی دی ) شناسه، نامِ کاربری

لغت نامه دهخدا

ایدی. [ اَ] ( ع اِ ) ج ِ ید. ( دهار ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

ایدی. [ اَ ] ( حرف ربط ) کلمه رابطه نیز باشد که بعربی ایضاً خوانند و ظاهراً در این معنی با لغت اندی تصحیف خوانی شده باشد. واﷲ اعلم. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از جهانگیری ). کلمه رابطه به معنی نیز. ( ناظم الاطباء ).

ایدی. [ اَ دا ] ( ع فعل تعجب ) ما ایدی فلاناً؛ چه درستکار است او. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

دستها، جمع ید
( اسم ) جمع ید دستها دستان .
ما ایدی فلانه . چه درستکار است او

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ ید، دست ها، دستان .

فرهنگ عمید

= یَد

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَیْدِیَ: دستهای (در عباراتی نظیر"کَفَّ أَیْدِیَ ﭐلنَّاسِ عَنکُمْ " در اصل أیدین بوده که چون مضاف واقع شده ، نون آن حذف شده است)
ریشه کلمه:
یدی (۱۲۰ بار)

دست. . اگر دستت را برای کشتی من باز کنی من دستم را برای کشتن تو باز نخواهم کرد. «ید» در اصل «یدی» با یاء است جمع آن در قرآن ایدی است . ید به طور استعاره در چند معنی به کار می‏رود از جمله: 1- نعمت. «یدیت الیه» نعمتی به او رساندم جمع آن در این معنی ایادی است در صحیفه سجادیه دعای 37 آمده: «جَزاءً لِلصُّغْری مِنْ أَیادیکَ» یعنی جزائی برای کوچکترین نعمتهایت. 2- حیازت و ملک مثل . یا عفو کند آنکه عقده نکاح در اختیار و تسلط او است. رجوع شود به «عقد». . اختیار در قدرت و سلطه تو است تو بر هر چیز توانائی. 3- ید مغلوله کنایه است از امساک و بخل چنانکه ید مبسوطه به عکس آن است . یهود گفتند: دستان خدا بسته است دستهایشان بسته باد، در مقابل گفته خود ملعون گشتند بکله هر دو دست خدا باز است هر طور بخواهد انفاق کند رجوع شود به «غل». 4- مباشرت. . چه چیز مانع شد از اینکه سجده کنی به آنکه با دست خود آفریدم یعنی مباشر خلقت او خودم بودم و شاید مراد قوت و قدرت باشد. 5- نیرو. . یعنی صاحبان نیرو و بصیرت بودند. در طاعت و بندگی خدا نیرومند و با بصیرت بودند اینک به چند آیه توجه کنیم: * . از لفظ «بَیْنَ یَدَیْهِ» و نظیر آن در پیش بودن. حاضر بودن و نزدیک بودن استفاده می‏شود چنانکه در «بین» گفته‏ایم یعنی او کسی است که بادها را پیشاپیش باران رحمتش مژده می‏فرستد. * . در این آیه دست حضرت رسول «صلی اللَّه علیه و آله» به دست خدا تشبیه شده و در جای آن قرار گرفته است و روشن می‏شود که در موقع بیعت آن حضرت دستش را باز و بالا نگاه می‏داشته و بیعت کنندگان دست خود را از پائین به کف دست آن بزرگوار می‏رسانده‏اند تا یداللَّه فوق ایدیهم مصداق پیدا نماید. * . گفته‏اند مراد از «ید» قوه و نیرو است یعنی تا جزیه را از روی قدرت و سلطه‏ای که بر آنها دارید بدهند و اگر مراد دست باشد ظاهراً معنی آن باشد که از دستشان به دست شما برسد در جوامع الجامع فرموده: «حتی یُعْطُوها عَنْ یَدٍ اِلی یَدٍ» یعنی نقداً و بدون واسطه بدهند در المیزان آمده: «مُتَجاوِزَةٍ عَنْ یَدِهِمْ اِلی یَدِکُمْ». * حد ید از سرانگشتان است تا شانه و غیر آن با قرینه فهمیده می‏شود مثل . که به قرینه «اِلَی الْمَرافِقِ» معلوم می‏شود مراد از «اَیْدِیَکُمْ» تا آرنج است و مثل . که به وسیله روایات معلوم می‏شود مراد از ایدی چهار انگشت است که از دزد بریده می‏شود. و مثل . که مراد از «ید» تیمم از مچ تا سرانگشتان است.

پیشنهاد کاربران

آیدی فکر میکنم همون پارسی عایدی باشه، میگن طرف عایدی ای نداره
meathooks
slang One's hands, especially when used clumsily, oafishly, or inappropriately. Typically said of a man's hands
Get your damn meathooks off of me—who do you think you are?
Get your meathooks off my car!
آی. دی. : شناسه ۱. شناسنامه، ( کارتِ/برگەیِ ) شناسایی ۲. نامِ کاربری
عالی
نام کابری مثل.
ایدی استاد. . .
ایدی کانال ووو. . .
کلمه : ( ایدی ) جمع کلمه ( ید ) است ، که نام عضو خاصی از انسان است که با آن می گیرد و می دهد و می زند و کارهایی دیگر می کند، و آن عضو که نامش به فارسی دست است از شانه شروع شده تا نوک انگشتان ادامه می یابد.
شناسه . نام کاربری
شناسه یا نام یا نام کاربری یا پیوی یا آدرس پیج میشه چرا انقدر چرت و پرت مینویسید
شناسه و نام کاربری
نام کاربری، پیوی، شناسه ، ، آدرس پیج
شناسنامه پی وی

به معنای شناسه. پی وی
آدرس پیج ، نام کاربری
پی وی ٬شناسه
نام کاربری ، شناسه
شناسه. نام کاربردی
Identification=شناسایی
پی وی، شناسه
روشنایی و درخشانی

نام کاربری ، شناسه
اونی که گفته گل های زیبا نمیدونم رو چه حسابی این حرف رو زد😏
ببخشید شناسه ینی همون نام کاربری
شناسه

گلهای زیبا
چم
پره یک دست

شناسه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس