ایجاه. ( ع مص ) بزرگ گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). خداوند جاه کردن. ( ناظم الاطباء ) ( تاج المصادر بیهقی ). || باقدریافتن. ( منتهی الارب ). خداوند جاه یافتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ناظم الاطباء ). || باقدر گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).