ایجاء

لغت نامه دهخدا

ایجاء. ( ع مص ) ( از «وج ی » ) بخشیدن. ( منتهی الارب ). عطا کردن. ( از اقرب الموارد ). || زفتی کردن. از اضداد است. ( منتهی الارب ). بخل. ( از اقرب الموارد ). || سوده گردانیدن سم ستور را. ( منتهی الارب ). || بی صید بازگشتن شکاری. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || وجاء فروختن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). عکوم ( جامه دان ) کوچک فروختن. ( از اقرب الموارد ). || در زمین درشت رسیدن چاه کن و آب برنیاوردن. || اعراض نمودن. || برکشیدن : اوجی عن کذا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || بی خیر یافتن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( از «وج ء» ) دور کردن و یکسو گردانیدن. || بی میل و مقصود بازگردیدن. || سپری شدن آب چاه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس