ایباق

لغت نامه دهخدا

ایباق. ( ع مص ) بند کردن و بازداشتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). حبس کردن و در قرآن است : او یوبقهن بما کسبوا ( قرآن 34/42 ). ( از اقرب الموارد ). || هلاک نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

بند کردن و باز داشتن

پیشنهاد کاربران

بپرس