ایاسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
اَیاسی:سرد سوزناک. هوای همراه با باد سرد واستخوان سوز.
نمونه:درآن شب برف بر زمین نشسته ویخ زده بود. هوا اَیاسی بودوباد از رویه یخ برف می وزید. ( کلیدر ج ۹ص ۲۴۶۱ )
نمونه:درآن شب برف بر زمین نشسته ویخ زده بود. هوا اَیاسی بودوباد از رویه یخ برف می وزید. ( کلیدر ج ۹ص ۲۴۶۱ )