ایا

/~AyA/

مترادف ایا: ای، هلا

معنی انگلیسی:
if, whether, interrogative particle, o!, o!

لغت نامه دهخدا

( آیا ) آیا. ( ادات استفهام ) کلمه ای است که بدان طلب دانستن و استفهام کنند :
فروماند و از کارش آمد شگفت
بسی با دل اندیشه اندرگرفت
که آیا بهشت است یا بزمگاه
سپهر برینست یا چرخ ماه ؟
فردوسی.
مشتاق آن نگارم آیا کجاست گوئی
با ما نمی نشیند بی ما چراست گوئی ؟
اوحدی.
و بیشتر در فارسی بمدّ حرف ماقبل آخر کلمه برای افاده استفهام اکتفا کنند. و هیچ و مگر نیز در پاره ای مواضع معنی استفهام دهد و مرادف آیاباشد.
- آیا بود، بود آیا ؛ برای ترجّی و تمنی است ، بمعنی تواندبود :
بود آیا که در میکده ها بگشایند
گره از کار فروبسته ما بگشایند؟
حافظ.
آنانکه خاک را بنظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی بما کنند؟
حافظ.

ایا. [ اَ ] ( حرف ندا ) به معنی ای است که به عربی «یا» گویند که حرف ندا باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( برهان ) :
ایا خورشید سالاران گیتی
سوار رزم ساز و گرد نستوه.
رودکی.
ایا سرو نو در تک و پوی آنم
که فرغندواری بپیچم به تو بر.
رودکی.
ایا ز بیم زبانم نژند گشته و هاژ
کجا شد آن همه دعوی کجا شد آن همه ژاژ.
لبیبی.
ایا کرده در بینی ات حرص و رس
از ایزد نیایدت یک ذره ترس.
لبیبی.
ایا نشسته به اندیشگان حزین و نژند
همیشه اختر تو پست و طالع تو بلند.
آغاجی.
فربه کردی تو کون ایا بدسازه
چون دنبه گوسفند در شبغازه.
عماره مروزی.
ایا شاهی که ملک تو قدیم است
نیاکت برد پاک از اژدهاکا.
دقیقی.
ایا باد بگذر به ایران زمین
پیامی ز من بر به شاه گزین.
فردوسی.
ایا شاه محمود کشورگشای
ز کس گر نترسی بترس از خدای.
فردوسی.
ایا خواجه همداستانی مکن
که بر من تحمل کند ابتری.
منوچهری.
ایا بدولت دنیا فریفته دل خویش
بشادکامی تاز و بکام و لهو وخطر.
ناصرخسرو.
امروز ارمز است ایا یار غمگسار
برخیز و ناز کم کن و آن جام می بیار.
مسعودسعد.
ایا ستاره خوبان خلخ و یغما
به دلبری دل ما را همی زنی یغما.
معزی.
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( آیا ) ( ادات استفهام ) کلمه ایست که بدان طلب دانستن و استفهام کنند . یا آیا بود ترجی و تمنی را رساند بود آیا.
حرف ندا به معنی ای، ادات استفهام، کلمه درمقام استفهام وطلب دانستن
ای : ( ایا شاه محمود کشور گشای زمن گرنترسی بترس از خدای . ) (شاهنامه )
روشنی و درخشندگی آفتاب و حسن آن

فرهنگ معین

( آیا ) (ادات استفهام ) کلمه ای است که بدان کلمه طلب دانستن و استفهام کنند.
( اَ ) حرف ندا به معنای «ای ».

فرهنگ عمید

( آیا ) کلمه ای که در مقام استفهام و طلب دانستن به کار می رود.
ای.

گویش مازنی

/ayyaa/ ابیا پرنده ای از خانواده ی آب چلیک & آیا از اصوات

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَیّاً مَّا: هرکدام
معنی أَثَاماً: سزا-مجازات - کیفر سخت
معنی أَثْخَنتُمُوهُمْ: بسیار آنها را کشتید- برآنها غلبه کردید - آنان را از قدرت و توان انداختید (کلمه اثخان به معنای بسیار کشتن ، و غلبه و قهر بر دشمن است . کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او . د...
معنی أَثَرِ: اثر-جای پا
معنی أَثَرْنَ: زیر ورو کردند-برپا نمودند
معنی أَثَرِی: در پی من
معنی أَثْقَالاًَ: بارهای سنگین
معنی أَثْقَالَکُمْ: بارهای سنگینتان
معنی أَثْقَالَهَا: بارهای سنگینش
معنی أَثْقَالَهُمْ: بارهای سنگینشان
معنی أَثْقَلَت: آن زن سنگین شد
معنی أَثْلٍ: نام گیاهی بی میوه(طرفاء)
معنی أَثُمَّ: آیا بعد از
معنی أَثْمَرَ: میوه داد
ریشه کلمه:
ایی (۶۲۸ بار)

دانشنامه عمومی

آیا (سرزمین آلتای). آیا ( به لاتین: Aya ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در سرزمین آلتای واقع شده است. [ ۱]
عکس آیا (سرزمین آلتای)عکس آیا (سرزمین آلتای)

ایا ( به اسپانیایی: Aia ) یک شهرستان در اسپانیا است که در استان گیپوسکوا واقع شده است. [ ۱]
عکس ایاعکس ایا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اُیا (Oya)
در میان قوم یوروبادر نیجریه، الهۀمادر. بر توفان فرمان می راند و با شانگومرتبط است.

مترادف ها

if (حرف ربط)
چه، اگر، چنانچه، ایا، کاش، هر گاه، خواه، هر وقت، ای کاش، بفرض

whether (حرف ربط)
چه، ایا، خواه

فارسی به عربی

اذا , سواء

پیشنهاد کاربران

نام خدا و پادشاه مردمان زاگرس در ناحیه خوزستان و لرستان به مرکزیت مسجدسلیمان و ایذه ( آیاپیر )
اسم Aya هست
می تونید سرچ کنید
آیا :چرا: ( به انگلیسی ) :why , is
ایا=ای
حرف ندا است.
ایا سوسن بنا گوشی که داری به رشک خویشتن هر سوسنی را👇👇
ای آنکه رویت مانند سوسن است و همه سوسن ها بە تو رشک میورزند.
آیا ، اسم دختره ترکی به معنی ( به ماه ) هستش . . . . خیلی هم زیباست . . .
Aya 🌙
ایا:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " ایا" می نویسد : ( ( ایا واژه ی فراخواند ( ندا ) است و ریختی کهن تر از "ی" می باید بود. چنان می نماید که ریختی دیگر از ایا "یا" است: که آن نیز به نشانه ی فراخواند به کار می رود نمونه را در این جمله آشنا:" یا علی! مدد ! " . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( ایا آنکه تو آفتابی همی!
چه بودت که بر من نتابی همی؟ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 202 )

معنی مشهور �آیا� همان ادات پرسش معروف است، امّا احیاناً در متون قدیم با معانی دیگری از آن روبه رو می شویم که ذیلاً به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
الف ) حسرت و افسوس؛ چنان که در این بیت سعدی آمده است:
...
[مشاهده متن کامل]

گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن
که محال است که حاصل کنم این درمان را
با اندک تأمّلی در بیت دانسته می شود که هیچ پرسشی، نه حقیقی و نه مجازی، در آن وجود ندارد و تنها چیزی که از آیا دانسته می شود، دریغ و حسرت و افسوس است. ( برگ نیسی، غزلیّات سعدی، ص۵۳ )
سعدی در این حکایت نیز آیا را در همین مفهوم آورده است:
یکی متّفق بود بر منکَری
گذر کرد بر وی نکومحضری
نشست از خجالت عرق کرده روی
که آیا خجل گشتم از شیخ کوی!
شنید این سخن پیر روشن روان
بر او بربشورید و گفت ای جوان
نیاید همی شرمت از خویشتن
که حق حاضر و شرم داری ز من؟
قطعاً در سخن مردی که از شیخ کوی شرمنده شده هیچ پرسشی وجود ندارد و او با تعبیر �آیا خجل گشتم…� فقط از افسوس خویش از شرمساری در برابر شیخ نکومحضر خبر می دهد.
این معنی آیا گویا تحوّل یافتۀ قید �آی� است. آی که در برخی متون به صورت �ای� هم ضبط شده، در متون کهن اسم صوتی بوده است برای بیان حسرت و افسوس. به عنوان مثال رابعه دختر کعب سروده است:
کاشک من از تو برستمی به سلامت
آی فسوسا کجا توانم رستن؟!
این مفهوم تحسّر و افسوس گویا تا روزگار مولّف صحاح الفرس هم از آیا دریافت می شده که در تعریف آن نوشته است:
� کلمه ای است که نومیدان گویند بر طریق استخبار و استفهام تا معلوم شود که مطلوب به حصول خواهد رسید یا نه؟�
البتّه چنانچه از شواهد سخن سعدی پیدا بود دلالت آیا بر افسوس و حسرت بدون استفهام و استخبار نیز صورت می گرفته است.
و آیا از آیا در این بیت دیگر سعدی چیز دیگری جز همان حسرت و دریغ دریافت می شود:
آیا که به لب رسید جانم
آوخ که ز دست شد عنانم!
ب ) در معنی �آوخ� و بیان شگفتی یا تأکید معنی شرط؛ مثل این بیت انوری:
چاکر او باش آیا گر میسّر گرددت
بس خداوندی که بر اقران کنی زآن چاکری!
یعنی اگر بندۀ این ممدوح شوی آوخ که چه خداوندی ها در آن چاکری نصیب تو خواهد شد! بدیهی است که در بیت هم هیچ مفهومی از استفهام وجود ندارد و اگر مفهومی برای آیا قایل شویم چیزی جز مفهوم آوخ برای بیان شگفتی یا تأکید شرط جمله نخواهد بود.
ج ) قید شک؛ چنان که خاقانی سروده است:
آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود
آیا که نه شب بود که تاریخ بقا بود
یعنی: گویا آن شب وصال شب نبود…
نقل از محمد رضا ترکی

بپرس