ای سودا
فرهنگ اسم ها
معنی: سایه ماه در آب، تلالو نور ماه در آب، ( به مجاز ) زیبارو و با طراوت، ماه در آب
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم دختر، اسم ترکی
پیشنهاد کاربران
آیسودا ؛
واژه هایی مانند �آی�، �آیه�، �عِیْن�، �آینه�، �عینک�، �معاینه�، �آئین�، �انعکاس ، عِینعکاس�، �استعانه�، �معنی�، �معنویت�، �مُعَیَّن�، �عیان�، �تَعَنّی�، �عنوان�، �اعتنا�، �عنایت� و . . . همگی به نوعی حامل مفهوم دیدن، مشاهده، یا وضوح و فهم و شناخت و تعیین و جلوه و نمود و نظر و رؤیَت هستند، و این نشان دهنده ی قدرت و گستردگی ریشه ی �عین� در زبان های عربی و فارسی است که می تواند در حوزه های بسیار زیادی با مفهوم مشترک دیدن گسترش یابد به طوری که مفهوم به عِیْن آمدن در کلمات اشاره ای مثل ( این آن اینها آنها ) همه مرتبط با کلمه ی عین و عیان بودن و دیدن قابل مشاهده می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
البته این نکته در اینجا لازم به ذکر است که مفهوم کلمه ی مُعَیَّن و مَعین نباید با هم اشتباه گرفته شوند.
چون کلمه ی مَعین از ریشه ی مَعْ و ماء و مایع و میعان به معنی آبدار و دارای آب از کلمه ی ماء منشعب شده است.
آئین ؛ اگر در ساختمان این کلمه حرف تعالی بخش ( آ ) را به عنوان باب ورود به کلمه در نظر بگیریم و با نگارش آعین این کلمه را در قانون و قواعد ایجاد کلمات تحلیل و بررسی کنیم به معنی آداب و رسومی که منتج به، به عِیْن آمدن و انعکاس و بازتاب نور خداوند متعال از طریق عملکرد وجود ما می شود می باشد.
فلسفه ی مفهوم نهفته در صندوقچه ی اسرارآمیز آئین ، به برآیندِ آداب و رسومی گفته می شود که آینده ی انسان را عیان و تعیین و تضمین کند.
فلسفه وجودی ابزاری به نام آینه نیز بر مبنای بازتاب نور و انعکاس عکس و تصاویر جهت عیان شدن و به عِیْن آمدن و مُعَیَّن شدن می باشد.
تا بدانجا که از مفهوم کلمه ی آینه به عنوان ابزاری برای انعکاس و به عِیْن آمدن در فرهنگ فارسی کلمه ی آئین نیز رایج و متداول شده است
همچنین معنی اصطلاح تَعَنّی و عنایت داشتن و عنوان از جهت به عِیْن آمدن و توجه کردن و نگاه کردن جهت به چشم آمدن می باشد.
آیه ؛ عیان کننده با تَعَنّی و عنایت به عناوین و عِیْن و معانی
درک و جانمایی بهتر مطالب فوق و مفهوم کلمات مرتبط با کلمه ی آئین جهت نشستن و حفظ این مفهوم در ذهن در مطلبِ تحلیل و تفسیر شده ی زیر در خصوص مفهوم کلمه ی آیسودا تبیین شده است ؛
آیسودا ؛
از آنجایی که در فرهنگ غنی فارسی و تمدن پهناور ایرانی در فرهنگ نامگذاری ها ، شخصیت زن در زندگی و مادر و دختر برای ایرانیان دارای اَرج و قرب و احترام زیادی بوده است تمام نام های زنانه در نزد ایرانیان بر مبنای ارزش های بالایی بوده که شخصیت زن به عنوان یک شخصیت مرکزی و محوری در تشکیل خانواده و ساختن زندگی برای مردان ایران زمین داشته است به طوری که شعار زن زندگی سازندگی چکیده و عصاره ی ناب این فرهنگ غنی در پهنه ی وسیع فرهنگ ایران عزیزمان بوده است.
تعریفی که از کلمه ی آیسودا در زبان ترکی به عنوان بخشی از تمدن ایران در حال حاضر رایج می باشد بدینصورت است که کلمه ی آیسودا بر مبنا و مرتبط با دو کلمه ی ( آی ) با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی ماه و بخش دوم کلمه ی ( سو ) به معنی آب می باشد.
یعنی تصویری از ماه که در آب افتاده باشد و آب نیز به مانند یک آینه این تصویر را انعکاس داده باشد و به عِیْن آورده باشد.
فلسفه ی کلمه ی ( آی ) به معنی ماه در زبان ترکی منشعب شده و خلاصه شده ی کلمه ی آیْن با ریخت کامل تر آن آینه می باشد.
از آنجایی که از جانب خداوند حکیم ، ماهیت و فلسفه ی وجودی کره ی ماه به مانند یک آینه در واقعیت و در عالم هستی بر مبنای انعکاس نور خورشید برای آسمان شب می باشد.
کلمه ی خلاصه شده و ناقص ( آی ) در زبان ترکی که دارای ریخت کاملتر، تحت عنوان آیْن می باشد منشعب از کلمه ی آینه می باشد.
یعنی حکمت و انتخاب کلمه ی آی منشعب از کلمه ی آینه در زبان ترکی به معنی ماه بر مبنای انعکاس دهنده بودن آینه می باشد بر همین مبنا، با تحلیل و تفسیری که برای کلمه ی آیسودا منشعب از دو کلمه ی آینه و سو به معنی آب شد ریخت کاملتر کلمه ی آیسودا با این تعریف کلمه ی آینسودا می باشد.
ولی از آنجایی که حرف ( ن ) در ساختمان کلمه ی آیسودا وجود ندارد اگر بخواهیم از یک زاویه ی دیگر یک تفسیر درست از کلمه ی آیسودا با توجه به پیشینه ی تاریخی و آئین و فرهنگ و تمدن غنی ایران در حوزه ی تمدنی ایران پهناور را داشته باشیم با توجه به ذات آوایی و رفتار تعالی بخش حرف ( آ ) در انتهای ساختمان کلمه ی آیسودا به معنی مایه ی آسودگی و بسیار آسایش بخش و سایه افکن دارای معنا و مفهوم می باشد.
آنَاءِ اللَّیْلِ ؛
از مفهوم مشترک کلمات آئین و آئینه و آینه و آیه و عِیْن و عیان و آینده و تَعَنّی و عنایت و اعتنا و عنوان و معنی و معنا و معنویت و. . . با ساختمان ها و کاربری های متفاوت در قرآن با کلمه ی آناء به معنی عیان شدن در هنگامی که ماه، نور خورشید را در شب انعکاس و بازتاب می دهد و عیان می کند برای ذکر تسبیح خداوند متعال آورده شده است.
فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ
عنایت ؛ اعتنا کردن، تَعَنّی کردن در معنی و معانی
عنایت ؛ وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ
( نستعین ؛ کلمه ی نستعین به معنی طلب استعانت در آیه ی ایاک نستعین از ریشه ی عِین ایجاد گردیده به معنی به یکتایی خودت تنها از تو می خواهیم که ما را ببینی و از نظر خودت دور نکنی می باشد. کلمه ی عین مرتبط با کلماتی از قبیل عینک مُعَین عیان آینه و. . . می باشد. )
عنان ؛ از مصدر عِیْن در بسیاری از موقعیت های کاربردی جهت کلمه سازی استفاده شده است.
اصطلاح عنان کار از دست دادن یعنی کنترل نگاه و نظر را از دست دادن و دیدن چیزهایی که نباید دیده شود. پس با این تفسیر عنان یعنی مهار کردن و کنترل کردن چشم و نگاه و دید.
مصدر و بن واژه ی کلمه ی عنان ، عین می باشد
و مصدر این مصدر عی یا آی مرتبط با کلمه ی آیه و آیْن می باشد.
کلیدواژه ی ( عین ) مصدر و بن واژه ی بسیاری از کلمات هم خانواده خودش در جایگاه های کاربردی مختلف می باشد.
( آیه عنان عنوان عین عُوْن عینک معاینه عیان آینه آن این معنی معنا مُعَیَّن تعیین تعاون معاون تأنی )
حروف اصلی در تمام کلمات ذکر شده با مصدر و بن واژه ی ( عین ) دو حرف ( ع ن ) می باشد.
و حرف اصلی تر کلمه ی عین حرف ( ع ) می باشد.
حرف ( ع آ ) با توجه به محل مشترک صدور آوای آنها از ابزارهای کلامی واقع در دهان در قوانین ایجاد کلمات و قوانین نگارشی آنها قابل تبدیل به یکدیگر می باشند.
حقیقت و ذات آوایی حرف ( آ ع ) منطبق با عالم واقع یک جریان رو به ازدیاد و تعالی و قابل رویت را در کلمات ایجاد می کند.
به گونه ای که وقتی صدای این حرف را با کمک ابزارهای ایجاد کلام مثل لب و دندان و حلق و زبان به آواز در می آوریم دهان به مانند شیپوری که بخواهد صدا را از یک نقطه ی تنگی به یک نقطه ی حجیم تری برساند این مفهوم تعالی را می توانیم درک کنیم.
یکی از ابعاد ذات آوایی حرف ( آ ع ) این است که در هر کلمه ای نقش آفرینی کند بُعد تألیف شدن و تعالی یافتن و به چشم آمدن و دیده شدن در آن مستتر می باشد.
حرف ( آ ) چه با ریخت بی کلاه ( ا ) چه با ترکیب مُصَوِّت ها چه با ریخت عین ( ع ) نماد تألیف شدن و تعالی یافتن و به چشم آمدن در مفهوم کلمات را ایجاد می کند.
به گونه ای که دو کلمه ی عِین و عینک در زبان عربی و کلمه ی آینه در زبان فارسی و خود کلمه ی تألیف و تعالی و علف به خوبی این تعریف را تأیید می کند.
عنوان ؛ سرفصل قرار دادن برای دیدن و به عین آمدن و عیان شدن عمق مطلب
عین ؛ چشم
عُوْن ؛ چشمها
عیان ؛ آشکار و قابل رویت
معنی ؛ مفهوم جهت دیدن و درک مسایل
معین ؛ مشخص
تعیین ؛ مشخص کردن از جهت به دید آمدن
تعاون ؛ همفکری از جهت بهتر دیدن مسایل
معاون ؛ جانشین از جهت عدم حضور رییس برای دیدن
تأنی ؛ حوصله به خرج دادن جهت دیدن مسایل
حتی کلمه ی انتظار که از نظر کردن و نظارت منشعب شده است با ریخت عینتظر به مفهوم نظاره کردن با چشم احتمالا با کلمه ی عین مرتبط می باشد مانند کلمه ی انعکاس که با نگارش عِینعکاس مفهوم خودش را با مصدر عین بهتر به ما می رساند.
همچنین کلمه ی عنصر به معنی مواد قابل رویت
و کلمه ی انسان با ریخت عینسان به معنی موجود بینا
و کلمه ی اُنس به معنی به چشم همدیگر آمدن و همدیگر را دیدن و فراوان از این دست کلمات مفهوم به عین آمدن در آن مستتر است.
واژه هایی مانند �آی�، �آیه�، �عِیْن�، �آینه�، �عینک�، �معاینه�، �آئین�، �انعکاس ، عِینعکاس�، �استعانه�، �معنی�، �معنویت�، �مُعَیَّن�، �عیان�، �تَعَنّی�، �عنوان�، �اعتنا�، �عنایت� و . . . همگی به نوعی حامل مفهوم دیدن، مشاهده، یا وضوح و فهم و شناخت و تعیین و جلوه و نمود و نظر و رؤیَت هستند، و این نشان دهنده ی قدرت و گستردگی ریشه ی �عین� در زبان های عربی و فارسی است که می تواند در حوزه های بسیار زیادی با مفهوم مشترک دیدن گسترش یابد به طوری که مفهوم به عِیْن آمدن در کلمات اشاره ای مثل ( این آن اینها آنها ) همه مرتبط با کلمه ی عین و عیان بودن و دیدن قابل مشاهده می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
البته این نکته در اینجا لازم به ذکر است که مفهوم کلمه ی مُعَیَّن و مَعین نباید با هم اشتباه گرفته شوند.
چون کلمه ی مَعین از ریشه ی مَعْ و ماء و مایع و میعان به معنی آبدار و دارای آب از کلمه ی ماء منشعب شده است.
آئین ؛ اگر در ساختمان این کلمه حرف تعالی بخش ( آ ) را به عنوان باب ورود به کلمه در نظر بگیریم و با نگارش آعین این کلمه را در قانون و قواعد ایجاد کلمات تحلیل و بررسی کنیم به معنی آداب و رسومی که منتج به، به عِیْن آمدن و انعکاس و بازتاب نور خداوند متعال از طریق عملکرد وجود ما می شود می باشد.
فلسفه ی مفهوم نهفته در صندوقچه ی اسرارآمیز آئین ، به برآیندِ آداب و رسومی گفته می شود که آینده ی انسان را عیان و تعیین و تضمین کند.
فلسفه وجودی ابزاری به نام آینه نیز بر مبنای بازتاب نور و انعکاس عکس و تصاویر جهت عیان شدن و به عِیْن آمدن و مُعَیَّن شدن می باشد.
تا بدانجا که از مفهوم کلمه ی آینه به عنوان ابزاری برای انعکاس و به عِیْن آمدن در فرهنگ فارسی کلمه ی آئین نیز رایج و متداول شده است
همچنین معنی اصطلاح تَعَنّی و عنایت داشتن و عنوان از جهت به عِیْن آمدن و توجه کردن و نگاه کردن جهت به چشم آمدن می باشد.
آیه ؛ عیان کننده با تَعَنّی و عنایت به عناوین و عِیْن و معانی
درک و جانمایی بهتر مطالب فوق و مفهوم کلمات مرتبط با کلمه ی آئین جهت نشستن و حفظ این مفهوم در ذهن در مطلبِ تحلیل و تفسیر شده ی زیر در خصوص مفهوم کلمه ی آیسودا تبیین شده است ؛
آیسودا ؛
از آنجایی که در فرهنگ غنی فارسی و تمدن پهناور ایرانی در فرهنگ نامگذاری ها ، شخصیت زن در زندگی و مادر و دختر برای ایرانیان دارای اَرج و قرب و احترام زیادی بوده است تمام نام های زنانه در نزد ایرانیان بر مبنای ارزش های بالایی بوده که شخصیت زن به عنوان یک شخصیت مرکزی و محوری در تشکیل خانواده و ساختن زندگی برای مردان ایران زمین داشته است به طوری که شعار زن زندگی سازندگی چکیده و عصاره ی ناب این فرهنگ غنی در پهنه ی وسیع فرهنگ ایران عزیزمان بوده است.
تعریفی که از کلمه ی آیسودا در زبان ترکی به عنوان بخشی از تمدن ایران در حال حاضر رایج می باشد بدینصورت است که کلمه ی آیسودا بر مبنا و مرتبط با دو کلمه ی ( آی ) با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی ماه و بخش دوم کلمه ی ( سو ) به معنی آب می باشد.
یعنی تصویری از ماه که در آب افتاده باشد و آب نیز به مانند یک آینه این تصویر را انعکاس داده باشد و به عِیْن آورده باشد.
فلسفه ی کلمه ی ( آی ) به معنی ماه در زبان ترکی منشعب شده و خلاصه شده ی کلمه ی آیْن با ریخت کامل تر آن آینه می باشد.
از آنجایی که از جانب خداوند حکیم ، ماهیت و فلسفه ی وجودی کره ی ماه به مانند یک آینه در واقعیت و در عالم هستی بر مبنای انعکاس نور خورشید برای آسمان شب می باشد.
کلمه ی خلاصه شده و ناقص ( آی ) در زبان ترکی که دارای ریخت کاملتر، تحت عنوان آیْن می باشد منشعب از کلمه ی آینه می باشد.
یعنی حکمت و انتخاب کلمه ی آی منشعب از کلمه ی آینه در زبان ترکی به معنی ماه بر مبنای انعکاس دهنده بودن آینه می باشد بر همین مبنا، با تحلیل و تفسیری که برای کلمه ی آیسودا منشعب از دو کلمه ی آینه و سو به معنی آب شد ریخت کاملتر کلمه ی آیسودا با این تعریف کلمه ی آینسودا می باشد.
ولی از آنجایی که حرف ( ن ) در ساختمان کلمه ی آیسودا وجود ندارد اگر بخواهیم از یک زاویه ی دیگر یک تفسیر درست از کلمه ی آیسودا با توجه به پیشینه ی تاریخی و آئین و فرهنگ و تمدن غنی ایران در حوزه ی تمدنی ایران پهناور را داشته باشیم با توجه به ذات آوایی و رفتار تعالی بخش حرف ( آ ) در انتهای ساختمان کلمه ی آیسودا به معنی مایه ی آسودگی و بسیار آسایش بخش و سایه افکن دارای معنا و مفهوم می باشد.
آنَاءِ اللَّیْلِ ؛
از مفهوم مشترک کلمات آئین و آئینه و آینه و آیه و عِیْن و عیان و آینده و تَعَنّی و عنایت و اعتنا و عنوان و معنی و معنا و معنویت و. . . با ساختمان ها و کاربری های متفاوت در قرآن با کلمه ی آناء به معنی عیان شدن در هنگامی که ماه، نور خورشید را در شب انعکاس و بازتاب می دهد و عیان می کند برای ذکر تسبیح خداوند متعال آورده شده است.
فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ
عنایت ؛ اعتنا کردن، تَعَنّی کردن در معنی و معانی
عنایت ؛ وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ
( نستعین ؛ کلمه ی نستعین به معنی طلب استعانت در آیه ی ایاک نستعین از ریشه ی عِین ایجاد گردیده به معنی به یکتایی خودت تنها از تو می خواهیم که ما را ببینی و از نظر خودت دور نکنی می باشد. کلمه ی عین مرتبط با کلماتی از قبیل عینک مُعَین عیان آینه و. . . می باشد. )
عنان ؛ از مصدر عِیْن در بسیاری از موقعیت های کاربردی جهت کلمه سازی استفاده شده است.
اصطلاح عنان کار از دست دادن یعنی کنترل نگاه و نظر را از دست دادن و دیدن چیزهایی که نباید دیده شود. پس با این تفسیر عنان یعنی مهار کردن و کنترل کردن چشم و نگاه و دید.
مصدر و بن واژه ی کلمه ی عنان ، عین می باشد
و مصدر این مصدر عی یا آی مرتبط با کلمه ی آیه و آیْن می باشد.
کلیدواژه ی ( عین ) مصدر و بن واژه ی بسیاری از کلمات هم خانواده خودش در جایگاه های کاربردی مختلف می باشد.
( آیه عنان عنوان عین عُوْن عینک معاینه عیان آینه آن این معنی معنا مُعَیَّن تعیین تعاون معاون تأنی )
حروف اصلی در تمام کلمات ذکر شده با مصدر و بن واژه ی ( عین ) دو حرف ( ع ن ) می باشد.
و حرف اصلی تر کلمه ی عین حرف ( ع ) می باشد.
حرف ( ع آ ) با توجه به محل مشترک صدور آوای آنها از ابزارهای کلامی واقع در دهان در قوانین ایجاد کلمات و قوانین نگارشی آنها قابل تبدیل به یکدیگر می باشند.
حقیقت و ذات آوایی حرف ( آ ع ) منطبق با عالم واقع یک جریان رو به ازدیاد و تعالی و قابل رویت را در کلمات ایجاد می کند.
به گونه ای که وقتی صدای این حرف را با کمک ابزارهای ایجاد کلام مثل لب و دندان و حلق و زبان به آواز در می آوریم دهان به مانند شیپوری که بخواهد صدا را از یک نقطه ی تنگی به یک نقطه ی حجیم تری برساند این مفهوم تعالی را می توانیم درک کنیم.
یکی از ابعاد ذات آوایی حرف ( آ ع ) این است که در هر کلمه ای نقش آفرینی کند بُعد تألیف شدن و تعالی یافتن و به چشم آمدن و دیده شدن در آن مستتر می باشد.
حرف ( آ ) چه با ریخت بی کلاه ( ا ) چه با ترکیب مُصَوِّت ها چه با ریخت عین ( ع ) نماد تألیف شدن و تعالی یافتن و به چشم آمدن در مفهوم کلمات را ایجاد می کند.
به گونه ای که دو کلمه ی عِین و عینک در زبان عربی و کلمه ی آینه در زبان فارسی و خود کلمه ی تألیف و تعالی و علف به خوبی این تعریف را تأیید می کند.
عنوان ؛ سرفصل قرار دادن برای دیدن و به عین آمدن و عیان شدن عمق مطلب
عین ؛ چشم
عُوْن ؛ چشمها
عیان ؛ آشکار و قابل رویت
معنی ؛ مفهوم جهت دیدن و درک مسایل
معین ؛ مشخص
تعیین ؛ مشخص کردن از جهت به دید آمدن
تعاون ؛ همفکری از جهت بهتر دیدن مسایل
معاون ؛ جانشین از جهت عدم حضور رییس برای دیدن
تأنی ؛ حوصله به خرج دادن جهت دیدن مسایل
حتی کلمه ی انتظار که از نظر کردن و نظارت منشعب شده است با ریخت عینتظر به مفهوم نظاره کردن با چشم احتمالا با کلمه ی عین مرتبط می باشد مانند کلمه ی انعکاس که با نگارش عِینعکاس مفهوم خودش را با مصدر عین بهتر به ما می رساند.
همچنین کلمه ی عنصر به معنی مواد قابل رویت
و کلمه ی انسان با ریخت عینسان به معنی موجود بینا
و کلمه ی اُنس به معنی به چشم همدیگر آمدن و همدیگر را دیدن و فراوان از این دست کلمات مفهوم به عین آمدن در آن مستتر است.
آی سودا نام بسیار زیبائیه و بنظر من این نام زیبنده دختران بزرگمنش و قهرمان سرزمینم هست . زنده وجاوید شیردختران سرزمینم
آی سودا ay suda : ماه در آب - سایه ماه در آب - زیبارو - با طراوت.
انعکاس همه خوبیها
ریشه اسم تورکی
آی سودا = چهره ماه در آب به مجاز دختر زیبا چهره
یاکاموز ( زیبا ترین لغت جهان ۲۰۰۷ ) ؛ اسم پسر تلالو ماه در آب
این کلمه معادلی در همه زبان های دیگر نداشته است
آی سودا = چهره ماه در آب به مجاز دختر زیبا چهره
یاکاموز ( زیبا ترین لغت جهان ۲۰۰۷ ) ؛ اسم پسر تلالو ماه در آب
این کلمه معادلی در همه زبان های دیگر نداشته است
آی سودا ay suda : ماه در آب.
آیسودا : سایه ماه در آب، تلالو نور ماه در آب، ( به مجاز ) زیبارو و با طراوت.
آیسودا : سایه ماه در آب، تلالو نور ماه در آب، ( به مجاز ) زیبارو و با طراوت.
اسمم آیسودا هستش دلم نمیخواد کسی تقلبی داشته باشه
اسم من هم ایسودا هستش وافتخار اینه همه میگن چه اسم خوشگلی به فارسی میشه ماه درآب من اصلا دوست ندارم ار اسمم تقلب کنن
آیسودا یعنی ماه در آب
زبیا رو
زبیا رو
اسم من ایسودا هست ببینین ایسودا یعنی ماه در. اب و. یک واژه ترکی وبسیار. زیبان در. ضمن من کلاس ششم هستم از شیراز
اسم آیسودا
آی:ماه🌙
سو:آب🌊
یعنی تصویر مهتاب در آب
مفهموم :فاصله ی ماه وآب دریا ودریاچه ها زیاد است ولی شب فاصله را میشکند و آب و مهتاب به هم میرسند
همواره به یک طلوع امید داشته باش🍃
آی:ماه🌙
سو:آب🌊
یعنی تصویر مهتاب در آب
مفهموم :فاصله ی ماه وآب دریا ودریاچه ها زیاد است ولی شب فاصله را میشکند و آب و مهتاب به هم میرسند
همواره به یک طلوع امید داشته باش🍃
فقت میم دورست گفت. به نظرمن
عکس ماه درآب
ایسودا ینی ماه در اب😍😍
من اسم خودم ایسودا هست و. کلاس شیشم هستم اسم من یا اسم ایسودا ترکی هست ولی من ترک نیستم اسمم ترکیه
من اسم خودم ایسودا هست و. کلاس شیشم هستم اسم من یا اسم ایسودا ترکی هست ولی من ترک نیستم اسمم ترکیه
تصویر ماه در آب😍😍😍😍
عکس ماه در آب، نشانه عشق دست نیافتنی
اسم ترکی
یعنی ماه توی اب🌙🌙
یعنی ماه توی اب🌙🌙
آیسودا یک کلمه ست، ولی در واقع یه صحنه از طبیعت رو توصیف میکنه، وقتی که تو تاریکی شب عکس ماه روی آب میفته و استعاره از عشق دست نیافتنیه.
فکر نمیکنم تو هیچ زبون دیگه ای کلمه ای به این زیبایی وجود داشته باشه. معادلش کلمه دیگه ترکی، یاکاموز هست که سال ۲۰۰۷ به عنوان زیباترین کلمه جهان انتخاب شد
فکر نمیکنم تو هیچ زبون دیگه ای کلمه ای به این زیبایی وجود داشته باشه. معادلش کلمه دیگه ترکی، یاکاموز هست که سال ۲۰۰۷ به عنوان زیباترین کلمه جهان انتخاب شد
آیسودا : ماه درآب
ماه در آب به معنی : تصویر ماه در آب و زیبارو است.
ماه در آب تصویر ماه در آب
عکس ماه که افتاده درآب دریا
تصویر ماه در اب
ایسودا
آی سودا یعنی سیمای ماه در آب
یعنی از نژاد پاکی و زیبا رو این معنی ظاهریشه
اسم زیبایه. . . اما شخصیت زیبای انسانها هر اسمی رو زیبا میکنه
آیسودا به معنای زیبارو و ماه کامل که عکسش بر آب صاف و گوارا نقش میبندد
اسم من آیسودا هست و ب اسمم افتخار میکنم یعنی ماه در آب
ماه در آب
تصویر ماه در آب
ماه در اب یا زیبا روی
عکس ماه افتاده بر روی دریای شب
آیسودا یعنی ماه در آب
آی سودا به زبان ترکیه و یعنی ماه در اب اغلبا ترک زبان ها اسم فرزندشون رو میذارم آِ ی سودا که اسم واقعا زیبایی هم هستش.
یعنی ماه در اب
نامی دخترانه درترکی که به معنی روشنایی یاتصویری که ازماه درآب می افتد
صورت ماه در آب
آیسودا نامی ترکی است و معنی آن عکس
( ماه در آب ) است
( ماه در آب ) است
چهره ی ماه در آب
یک واژه ترکی است به معنی تصویر ماه در آب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤١)