اگون رودی ارنست کرنتس ( آلمانی: Egon Krenz؛ زادهٔ ۱۹ مارس ۱۹۳۷ ) یک سیاست مدار اهل جمهوری دمکراتیک آلمان است. وی آخرین دبیرکل حزب کمونیست جمهوری دموکراتیک آلمان بود.
در تاریخ ۱۷ اکتبر ۱۹۸۹، به اتفاق آرا مقامات بلند پایه حزب کمونیست جمهوری دموکراتیک آلمان، اریش هونکر از مقام خود عزل و اگون کرنتس به دبیرکلی حزب کمونیست منصوب شد.
... [مشاهده متن کامل]
وی سعی کرد خود را کمونیستی اصلاح طلب معرفی کند که سیاست هایش با هونکر متفاوت است، اما مردم به خوبی به یاد داشتند که وی در سال های حکم رانی هونکر عملا فرد دوم کشور بود و می توانست با سیاست های هونکر مخالفت کند اما این کار را نکرد. کشوری که وی تحویل گرفت، عملا ورشکسته به شمار می رفت. از طرفی بار بدهی های سنگین خارجی که اکنون به حدود ۱۲۳ میلیارد مارک می رسید و از طرف دیگر تظاهرات مداوم مردم عملا حیات این کشور را ناممکن می ساخت. سیاست مسافرتی که دولت وی تدوین کرد که با اخذ مجوز از دولت به مردم توانایی سفر به غرب را می داد، عملا به طور ناخواسته موجب فروریختن دیوار برلین شد و حیات این کشور را از بین برد. هرچند این گونتر شابووسکی، سخن گوی دولت بود که طی اشتباهی سهوی موجب هجوم مردم به سمت دیوار و گذرگاه های مرزی بین برلین شرقی و غربی شد که نهایتا بدلیل صدور هیچ دستوری از سمت حزب به مسئولان مرزی، آنها مرز را به روی مردم بازکردند و بدین ترتیب دیوار برلین فروریخت.
اتحاد جماهیر شوروی بدلیل دکترین سیناترا در تصمیم عزل هونکر و جانشینی او با کرنتس نقشی نداشت و به موافقت غیر مستقیم خود بسنده کرد. شخص گورباچف از هونکر که استالینیستی اصول گرا بود، متنفر بود. زیرا او مخالف برنامه های اصلاحاتی گورباچف که با نام های پرسترویکا و گلاسنوست شناخته می شوند بود و قصد اجرایی کردن این قبیل برنامه هارا در آلمان شرقی نداشت. گورباچف امیدوار بود با برکناری هونکر راه برای اصلاحات در این کشور باز شود اما در عمل، اگون کرینتس کار چندان تاثیر گذاری انجام نداد.
در تاریخ ۱۷ اکتبر ۱۹۸۹، به اتفاق آرا مقامات بلند پایه حزب کمونیست جمهوری دموکراتیک آلمان، اریش هونکر از مقام خود عزل و اگون کرنتس به دبیرکلی حزب کمونیست منصوب شد.
... [مشاهده متن کامل]
وی سعی کرد خود را کمونیستی اصلاح طلب معرفی کند که سیاست هایش با هونکر متفاوت است، اما مردم به خوبی به یاد داشتند که وی در سال های حکم رانی هونکر عملا فرد دوم کشور بود و می توانست با سیاست های هونکر مخالفت کند اما این کار را نکرد. کشوری که وی تحویل گرفت، عملا ورشکسته به شمار می رفت. از طرفی بار بدهی های سنگین خارجی که اکنون به حدود ۱۲۳ میلیارد مارک می رسید و از طرف دیگر تظاهرات مداوم مردم عملا حیات این کشور را ناممکن می ساخت. سیاست مسافرتی که دولت وی تدوین کرد که با اخذ مجوز از دولت به مردم توانایی سفر به غرب را می داد، عملا به طور ناخواسته موجب فروریختن دیوار برلین شد و حیات این کشور را از بین برد. هرچند این گونتر شابووسکی، سخن گوی دولت بود که طی اشتباهی سهوی موجب هجوم مردم به سمت دیوار و گذرگاه های مرزی بین برلین شرقی و غربی شد که نهایتا بدلیل صدور هیچ دستوری از سمت حزب به مسئولان مرزی، آنها مرز را به روی مردم بازکردند و بدین ترتیب دیوار برلین فروریخت.
اتحاد جماهیر شوروی بدلیل دکترین سیناترا در تصمیم عزل هونکر و جانشینی او با کرنتس نقشی نداشت و به موافقت غیر مستقیم خود بسنده کرد. شخص گورباچف از هونکر که استالینیستی اصول گرا بود، متنفر بود. زیرا او مخالف برنامه های اصلاحاتی گورباچف که با نام های پرسترویکا و گلاسنوست شناخته می شوند بود و قصد اجرایی کردن این قبیل برنامه هارا در آلمان شرقی نداشت. گورباچف امیدوار بود با برکناری هونکر راه برای اصلاحات در این کشور باز شود اما در عمل، اگون کرینتس کار چندان تاثیر گذاری انجام نداد.