اغراق
پیشنهاد واژه به جایِ {exaggerated, اگزجره}:
ساختار این واژه را بررسی می کنیم:
1 - ex:هم ارز آن در پارسی {آز} است.
2 - aggerated:به چَمِ {انباشته، آکنده، باشته} است.
پس از این روی، به جایِ آنها، از {آزآکنده، آزاَنباشته} بهره برد.
بِدرود!
ساختار این واژه را بررسی می کنیم:
1 - ex:هم ارز آن در پارسی {آز} است.
2 - aggerated:به چَمِ {انباشته، آکنده، باشته} است.
پس از این روی، به جایِ آنها، از {آزآکنده، آزاَنباشته} بهره برد.
بِدرود!
اسد جان شما تلفظ لاتین واژه رو درج کردین. البته اگر شما لاتین هم مدنظرتون میبود؛ باید اگزاجراتِ رو زحمتِ نگارشش و میکشیدید.
این واژه ی مصطلح در فارسی که همه" اِگْزَجِرِ" تو محاوره های روزمرشون استفاده میکنن
... [مشاهده متن کامل]
به معنای اغراق بیش از حد، مبالغه ی اشمئزاز بر انگیز ( در فرهنگ ما جا افتاده، که با معادل انگلیسی که مبالغه و اغراق هست مشابه "تقریباً" )
تلفظ انگلیسیش " اِگْزَجِریت" هست.
ما که زیاده گویی کردیم 😄ولی اجازه بدین اضافه کنم که
هم با همان مفهوم در انگلیسی و با تلفظ"اِکْسْگریت" استفاده میکنن. آخریو من در متونشون بیشتر دیدم تا اونی که بین ما مصطلح هست.
قصدم غلط گرفتن نبود؛ فقط خواستم بقیه بچه ها دچار اشتباه نشن 🙏🏾.
بزرگنمایی غیر متعارف
exaggrate , اگزاجریت درسته ( غلو ، بزرگنمایی )
لاف وگزافه
درشت نمایی
بزرگ نمایی
اغراق
بزرگ نمایی
اغراق
اغراق, مبالغه
بزرگنمایی غیر واقعی
اگزجره=بزرگنمایی
بزرگنمایی زشت
غلو کردن حال بهم زن
غلو کردن حال بهم زن
بزرگنمایی بیش از حد ،
بزرگنمایی، غلوو، ازگاهی کوه ساختن
از کاه کوه ساختن ، غلو، بزرگنمایی
غیر متعادل
بزرگنمایی غیرطبیعی
ببزرگنمایی غیر طبیعی
اغراق کردن
معنی واژه بزرگنمایی بیش از اندازه هست.
پس به نظرم واژه بیشنمایی براش برابر خوبی باشه
پس به نظرم واژه بیشنمایی براش برابر خوبی باشه
بزرگنمایی
درشت نمایی
رفتار بیش از حد
غلو کردن. بزرگنمایی
بزرگنمایی بیش از حد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)