لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) محکم استوار. یا دستور اکید . دستور قطعی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
مترادف ها
سخت، محکم، سخت گیر، موکد، محض، اکید
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
اکید. [ اَ ] ( ع ص ) محکم و استوار. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ) . وثیق. استوار: سفارش اکید، دستور اکید. ( یادداشت مؤلف ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
منبع. لغت نامه دهخدا
برابر پارسی واژه ( اَکید ) ، واژه ( فَرسخت ) می باشد.
اکیداً = فَرسختانه
برای نمونه: نمودار اکیداً نزولی = نمودار فَرسختانه کاهشی
اکیداً = فَرسختانه
برای نمونه: نمودار اکیداً نزولی = نمودار فَرسختانه کاهشی