اکماح

لغت نامه دهخدا

اکماح. [ اِ ] ( ع مص ) لگام کشیده داشتن ستور راتا سر راست دارد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). کشیدن لگام تا ستور سر راست دارد. ( المصادر زوزنی ). || کشیدن لگام ستور تا بازایستد. || نزدیک شدن رز به برگ بیرون آوردن. || بزرگ منش گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران