لغت نامه دهخدا
الف - داخل کردن اکسیژن در ملکول.
ب - برداشتن هیدرژن - تبدیل یک جسم هیدراژینی بیک ترکیب ازوئیک.
ج - داخل کردن اکسیژن توأم با برداشتن هیدرژن.
د - شکستن یک ملکول و بدست آوردن قطعات اکسیده آن. جهت انجام اعمال اکسیداسیون در شیمی آلی ممکن است اکسیژن آزاد بکار برد یا اجسامی به مصرف رسانید که به نام اکسیدان می توانند یکی از اعمال فوق را انجام دهند. ( روش تهیه مواد آلی صص 163 - 164 ).
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - عمل اکسید کردن ترکیب جسمی با اکسیژن . ۲ - حالت جسمی که اکسیده شده باشد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
اُکْسیداسیون (oxidation)
(یا: اُکْسایش) در شیمی، از دست دادن الکترون یاگرفتن اکسیژن یا از دست دادن هیدروژن از یک اتم، یون یا مولکول طی واکنش شیمیایی. اکسایش ممکن است از طریق واکنش با ترکیب دیگری (عامل اکسنده) واقع شود که هم زمان دستخوش کاهش (احیا) می شود یا به صورت الکتریکی در آند (الکترود مثبت) سلول الکترولیتی صورت گیرد.
(یا: اُکْسایش) در شیمی، از دست دادن الکترون یاگرفتن اکسیژن یا از دست دادن هیدروژن از یک اتم، یون یا مولکول طی واکنش شیمیایی. اکسایش ممکن است از طریق واکنش با ترکیب دیگری (عامل اکسنده) واقع شود که هم زمان دستخوش کاهش (احیا) می شود یا به صورت الکتریکی در آند (الکترود مثبت) سلول الکترولیتی صورت گیرد.
wikijoo: اکسیداسیون
پیشنهاد کاربران
" ژَنگارش"
ژنگ یا زنگ به چم اکسید است.
مدارید کردار او بس شگفت/که روشن دلش ژنگ آهن گرفت.
فردوسی.
ژنگیدن= اکسید شدن
ژنگارش= اکسیداسیون
ژنگان یا ژنگارنده= اکسیدان
ژنگیده= اکسیده
ژنگزا= اکسیژن
ژنگ یا زنگ به چم اکسید است.
مدارید کردار او بس شگفت/که روشن دلش ژنگ آهن گرفت.
فردوسی.
ژنگیدن= اکسید شدن
ژنگارش= اکسیداسیون
ژنگان یا ژنگارنده= اکسیدان
ژنگیده= اکسیده
ژنگزا= اکسیژن