اکسل

/~eksel/

معنی انگلیسی:
axle, axletree

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- محور چرخهای اتومبیل که چرخها در روی آن آزادانه حرکت میکنند و توسط آن تمام وزن اتومبیل بچرخها وارد میاید و آن همواره فواصل چرخها را بیک میزان ثابت نگاه میدارد. ۲ - معمولا محور چرخهای جلو را (اکسل ) و محور چرخهای عقب را (پلوس ) گویند .

فرهنگ عمید

محوری عرضی که چرخ های محرک یا آزادگرد هر نوع وسیلۀ نقلیه روی آن نصب می شود، میله، محور چرخ.

فرهنگستان زبان و ادب

[مهندسی محیط زیست و انرژی] ← اکسیژن محلول

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

اکسلاکسلاکسلاکسل
اکسل: این واژه در سنسکریت اکشه akŝa و به این معنی هاست:
1ـ مهور [پهلوی: mexvar، mehvar] ( محور ) چرخ، اکسل، میله ای که چرخ به دور آن می چرخد، هر چیز گردان. 2ـ ارابه، گاری. 3ـ شاهین ترازو. 4ـ مار. 5ـ عرض جغرافیایی. 6ـ استخوان ترقوه.
...
[مشاهده متن کامل]

( فرهنگ سنسکریت - انگلیسی مونیر ویلیامز چاپ 1964 ص 3 ستون یک )

آسه
آسه هم چم محور است

بپرس