اکساد


برابر پارسی: بازارسردی

لغت نامه دهخدا

اکساد.[ اِ ] ( ع مص ) کاسد شدن بازار. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بازار ناروا شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). ناروا شدن. ( برهان ). || خداوند بازار کاسد شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || کاسد کردن خدای تعالی بازار را. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس