بندگان در خدمت او چون خداوندان شدند
از بس اکرام و خداوندی که با ایشان کند.
امیرمعزی ( از آنندراج ).
پسند آمدش حسن گفتار مردبه نزد خودش خواند و اکرام کرد.
( بوستان ).
حکایت کنند از یکی نیکمردکه اکرام حجاج یوسف نکرد.
( بوستان ).
به خدمتش اقدام نمایند و اکرام کنند. ( گلستان ). شیادی.... قصیده ای پیش ملک برد در جمله شاعران نعمت بسیارش فرمود و اکرام کرد. ( گلستان ).کسی نکرد چو ما اهل درد را اکرام
چو خامه جا به سرماست زخم کاری را.
ملامفید بلخی ( از آنندراج ).