اکراب

لغت نامه دهخدا

اکراب. [ اِ ] ( ع مص ) کرب بستن دلو را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کریب بستن دلو را. ( از اقرب الموارد ). || پر کردن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || شتافتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد )( از ناظم الاطباء ). شتابی کردن. ( آنندراج ). اسراع. شتابیدن. ( از یادداشت مؤلف ). || سخت نزدیک شدن کار و رسیدن زمان وقوع آن. || تقرب یافتن. || نزدیک شدن ظرف به پر شدن. ( از اقرب الموارد ). || سخت اندوهناک کردن. ( آنندراج ) : و اذا شرب [ الحنظل ] فی شدة البرد امعض و اکرب اکراباً شدیداً. ( تذکره ابن البیطار ).

دانشنامه عمومی

اکراب ( به قزاقی: Akrab ) یک منطقهٔ مسکونی در قزاقستان است که در استان آق تپه واقع شده است. [ ۱] اکراب ۱۱۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس اکراب
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران