اکج

لغت نامه دهخدا

( آکج ) آکج. [ ک َ ] ( اِ ) قلاب آهنین که سقایان و فقاعیان بدان یخ در یخدان افکنند. یخ گیر. || قلابی بزرگ آهنین بر سر چوبی کرده که بدان کشتی دشمن فراکشیدندی یا مرد از کشتی دشمن ربودندی :
بجستند تاراج و زشتیش را
به آکج کشیدند کشتیش را.
عنصری.
|| علف شیران. زعرور. تفاح البرّی. اَکَج.شاید زالزالک و کویج یا ازگیل.
اکج. [ اَ ک َ ] ( اِ ) میوه ایست کوهی که در تهران زال زالک و در خراسان علف شیران و به تازی زعرور گویند. ( از آنندراج ) ( از هفت قلزم ) ( از برهان ) ( از ناظم الاطباء ). زعرور. در منتهی الارب چ تهران الج نوشته شده است. ( یادداشت مؤلف ). کری.( در تداول مردم قزوین ). و رجوع به زعرور و زال زالک شود. || کلنگ سرتیز فقاعیان که بدان یخ شکنند. ( لغت فرس اسدی نسخه خطی نخجوانی ) :
به زخم عدو دسته شد ناپدید
اکج را گرفته به جنگ آمدند.
عنصری ( از لغت فرس ).
و رجوع به آکج شود.

فرهنگ فارسی

( آکج ) ( اسم ) ۱ - گیاهی است صحرایی که آنرا علف شیران گویند لفاح البری تفاح البری زعرور اکج . ۲ - زالزالک ازگیل کویج .
قلاب آهنی
کجک، چنگک، قلاب آهنی
میوه ایست کوهی که در تهران زال زالک و در خراسان علف شیران و به تازی زعرور گویند .

فرهنگ معین

( آکج ) (کَ ) ( اِ. ) چنگک ، قلاب آهنی .

فرهنگ عمید

( آکج ) کجک، چنگک، قلاب آهنی .

دانشنامه عمومی

آکج. آکِج یک ابزار نیزه مانند دراز است که در ماهی گیری، وال گیری و فوک گیری و دیگر شکارهای دریایی به کار می رود تا ماهی های بزرگ یا پستانداران دریایی بزرگ مثل نهنگ ها را بگیرند. این کار با نیزه زدن به حیوان هدف و مهار کردن آن با نوک منحنی نیزه انجام می شود و به ماهیگیر اجزا می دهد از طناب یا زنجیر متصل به انتهای پرتابه بهره ببرد تا جانور را بگیرد. یک آکج می تواند همچنین به عنوان سلاح نیز به کار رود.
در دهه ۱۹۹۰، تعدادی سر آکج که به عنوان آکج های سملیکی یا آکج کاناندا معروف اند در منطقه کاتاندا در زئیر ( اکنون جمهوری دموکراتیک کونگو ) یافت ش. به عنوان اولین آکج های شناخته شده، این سلاحها ۹۰ هزار سال پیش ساخته و استفاده شده اند به احتمالاً زیاد برای نیزه زدن به گربه ماهی. بعداً در ژاپن، ماهی گیری با نیزه ( آکج ) در دوران پارینه سنگی رایج شد به ویژه در دوره های سولوترئان و مگدالنیان. غار کاسکر در جنوب فرانسه حاوی هنر غاری بیش از ۱۶۰۰۰ سال است شامل نقاشی های فوک ها که ظاهراً با آکج شکار شده اند.
اشاراتی به آکج در ادبیات کهن هست، گرچه در برخی موارد توصیفات خیلی شامل جزئیات نمی شود. یک نمونه اولیه را می توان در کتاب مقدس در کتاب ایوب ۴۱:۷ یافت «آیا می توانی پوست آن را با آکجها پر کنی و سر او را با نیزه های ماهی گیری؟». تاریخ نگار یونانی پولیبیوس در کتاب خود به نام تواریخ شکار شمشیرماهی توسط آکج را سر منحنی و جداپذیر توصیف می کند. آکجهای مسی برای هاراپانهای دریانورد شناخته شده بود. صیادان اولیه در هند شامل مردم مینکوپی ساکنان بومی جزایر هندی آندامن و نیکوبار، که از آکج با طنابهای دراز برای ماهیگیری از زمانهای نخستین بهره می بردند.
آکج دو مجرایی سلاح اولیه برای وال گیری در جهان بوده اما معمولاً فقط در لایه نرم بیرونی نفوذ می کرده از این رو نهنگ معمولاً می توانسته با تقلا یا دور شدن از سرنیزه فرار کند. این عیب در اوایل قرن نوزدهم با خلق آکج یک مجرایی اصلاح کردید، با حذف یکی از مجراها، سر آکج باریک شد و راحتتر به ژرفا رخنه می کرد. در آرکتیک، مردم بومی از طراحی آکج تعویضی پیشرفته تر استفاده کردند. در اواسط قرن نوزدهم، آکج تعویضی توسط لوییس تمپل اصلاح شد توسط آهن. تعویض تمپل رواج بسیار یافت و خیلی زود حرف اول را در وال گیری زد.
هرمن ملویل در رومان معروفش موبی دک، دلیل مؤثر بودن این آکج را توضیح داد.
عکس آکجعکس آکج
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس