اکتواء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) اکتوا. اکتیاء. کی. ( المصادر زوزنی ). به داغ شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). داغ کردن. داغ برنهادن. ( از یادداشت مؤلف ). و رجوع به اکتیاء شود.