اکتناء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) اکتنا. کنیت کردن خود را. ( از تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). مکنی شدن به کنیتی. صاحب کنیت شدن. ( یادداشت مؤلف ). || کنایه کردن از چیزی به چیزی : اکتنی بکذا عن کذا. ( ناظم الاطباء ). کنایه کردن به چنین از چنین. ( منتهی الارب ). کنایه کردن. ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ).