چه گر خانه او را بدین سان چنین
و یاخود مر او را به طبع اکتفاست.
ناصرخسرو.
و رجوع به اکتفاء شود. || بس. || خشنودی. ( ناظم الاطباء ). || نزد علمای معانی نوعی از انواع حذف است و آن عبارتست از اینکه مقام اقتضای آن کند که از هر دو چیز ملازم و مربوط بهم برای رعایت نکته یکی را ذکر نکنند و این عمل غالباً در موارد ارتباط عطفی انجام پذیرد. کقوله تعالی : و سرابیل تقیکم الحر. ( قرآن 81/16 )؛ ای و البرد. و اختصاص لفظ حر برای آن است که بلاد عرب گرمسیر است و خود را از گرما محفوظ داشتن در آن بلاد اهم لوازم زندگانی است ، و مانند: بیدک الخیر. ( قرآن 26/3 )؛ ای والشر. و اختصاص لفظ خیر برای آن است که بندگان خدای را خیر آرزو و مطلوبست. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).