لغت نامه دهخدا
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:هگمتانه
wikijoo: اکباتان
پیشنهاد کاربران
اِکباتان؛ کاتِبان، کاتب، کتاب، حِکباتان، هِکمتان، همدان، حِکمتان، حِکمتانه، حکمت، حکیم، حَکَم، حاکم، استحکام محکم، تحکیم.
همدان
اکباتان از سه قسمت درست شده است آک بات ان
آک یا اق در ترکی یعنی سفید
بات یعی ابگیر در گویش یزد
ان علامت جمع است
پس روی هم می شود منطقه ابگیرهای سفید
سفی در اینجا به معنای سفید یخچالی نیست بلکه سفید نوعی عارضه طبیعی است مثل سفید کوه خرم اباد
آک یا اق در ترکی یعنی سفید
بات یعی ابگیر در گویش یزد
ان علامت جمع است
پس روی هم می شود منطقه ابگیرهای سفید
سفی در اینجا به معنای سفید یخچالی نیست بلکه سفید نوعی عارضه طبیعی است مثل سفید کوه خرم اباد
آک باتان از دو کلمه ترکی آک به مفهوم سفیدی و باتان به مفهوم غروب کننده می باشد و در کل به مکان غروب کننده سفیدی مفهوم دارد. دیاک اوکو فرمانده ماد دوباره از دو کلمه دیاق به مفهوم پناه و اوکو در فعل به مفهوم
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بخوان و در اسم به مفهوم تیر می باشد در کل در ترکی به مفهوم پناه تیر کمان می باشد ویا پناه بخوان . لطفا توضیح دهید
اقای نویسنده اینجا یه مشکل هست و اسم بنیان گذار ماد رو اشتباه نوشتید دهیوک نه دیوکوس