لغت نامه دهخدا
اکباء. [ اِ ] ( ع مص ) دود کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || آتش نادادن آتش زنه. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). آتش زنه چنان کردن که آتش از او بیرون نیاید. ( از تاج المصادر بیهقی ). || متغیر کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). متغیر کردن روی. ( از اقرب الموارد ). || برگردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید